محل تبلیغات شما

کم شنوایی و استفاده از سمعک



اگر به اطراف خود کمی بیشتر توجه کنید، متوجه می شوید که تمام جانداران اطراف شما اعضای جفت دارند .مثل 2 پا، 2بال، 2چشم و اگر قرار بود شنوایی تک گوشی و دو گوشی هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشته باشند، به نظر شما اصلا چرا موجودات دو گوش دارند؟!

بله! بسیاری از موجودات برای انجام فعالیت های روزانه خود مثل شکار،تولید مثل، حفاظت از خود به دو گوش نیاز دارند وبا از بین رفتن یکی از گوش ها ادامه زندگی آنها به خطر می افتد

مغز شما اطلاعات ورودی از تک تک گوش ها را دریافت می کند و آن ها را با هم تلفیق می نماید . به همین خاطر است که احساس شنیدن، در وسط سر اتفاق می افتد . بنابراین اگر اطلاعات دریافتی مغز ناقص باشد، احساس شنوایی شما نیز احساس نخواهد بود . برای داشتن درک شنوایی کامل و احساس تعادل شنیداری، می بایست هر دو گوش شما با هم فعالیت داشته باشند و مغز اطلاعات هر دو گوش را هم زمان دریافت نماید . برای رسیدن به این هدف ممکن است متخصص شنوایی، استفاده از دو سمعک را به شما توصیه کند .

یکی دیگر از فواید شنوایی دو گوشی، امکان جهت یابی اصوات است .مغز شما قادراست با اندازه گیری تفاوت شدتی و زمانی صدا بین دو گوش، جهت منبع صدا را شناسایی کند . این قابلیت هنگام عبور از عرض خیابان برای تشخیص جهت نزدیک شدن ماشین ها ویا در مهمانی ها، برای تشخیص آنکه چه کسی از کدام جهت شما را صدا زده است، بسیار اهمیت دارد.

در نهایت باید بدانید که جهت یابی افرادی که از سمعک استفاده می کنند در محیط های شلوغ و پر سرو صدا نیز از افرادی که به صورت تک گوشی از سمعک استفاده می کنند بهتر است.



بیشتر افرادی که مشکل شنوایی دارند و کلمات را به درستی تشخیص نمی دهند حاضر به استفاده از سمعک نیستند.از مهمترین دلایل استفاده نکردن از سمعک، ترس و نگرانی از دیده شدن سمعک است امامین افراد اگر اطمینان حاصل کنند که با استفاده از سمعک هایی که اصلا قابل دید نیست می توانند مانند یک فرد سالم و حتی بهتر از یک فرد سالم! بشنود از سمعک استفاده می کنند.

آشنایی با انواع سمعک نیازمند شناخت عملکرد این وسیله کمک شنوایی به همراه اجزای تشکیل دهنده آن می باشد. بنابراین در این متن به آشنایی با سمعک (وسیله کمک شنوایی) می پردازیم .سمعک یا (Hearing Aids) ، وسیله ای است الکتریکی که اصلی ترین و مهم ترین وظایف آن تقویت اصوات ضروری (گفتارها) ، بهبود شنوایی افراد با اختلالات کم شنوایی و حذف صداهای مزاحم و غیر ضروری است.

این دستگاه اصوات که شامل گفتار و صداهای محیط اطراف می باشد را دریافت می کندو پس از تشخیص گفتار، آن را تقویت کرده، پردازش می کند و سپس به گوش تحویل می دهد. سیستم شنوایی انسان دارای پیچیدگی های زیادی است. لذا تقویت کم شنوایی با یک تقویت کننده ساده امکان پذیر نمی باشد و مستم استفاده از تکنولوژی های پیشرفته پردازشی و عملکردی است. سمعک ها فقط صداها را تقویت نمی کنند، بلکه پردازش های متنوعی بر روی اصوات قبل از رسیدن به گوش انجام می دهند.

دومین نسل سمعک ها نوع دیجیتالی آن هستند. که نسبت به آنالوگ پیشرفته تر و کارآمدتر می باشند. در سمعک های دیجیتال اصوات دریافتی، به یکسری اعداد کدبندی شده، تبدیل می شود؛ که در هر زمان بلندی و شدت آن متغییر است. در روش دیجیتال صداها با دقت بیشتر و تمرکز بر جزئیات پردازش می شوند. مدارهای پردازشی مخصوصی در این سمعک ها وجود دارد؛ همچنین تعداد کانال ها و باندهای استفاده شده در این دستگاه ها بیشتر است. و این خصوصیت به ادیولوژیست این امکان را می دهد؛ که تنظیمات بهتری را روی دستگاه اعمال کند.

در مثال دستگاه کپی برای سمعک دیجیتال باید گفت، که انگار یک کپی مجدد از روی اسکن فایل اصلی تهیه می شود. در نتیجه کیفیت صدا بسیار بالاتر بوده و فرد گیرنده صدای مطلوب تری را دریافت می کند. در این دستگاه ها می توان چندین بار بدون اینکه کیفیت پایین بیاید، صدای دیجیتال را تکرار کرد. امکان تشخیص بین صداهای محیطی و گفتار برای این نوع سمعک ها وجود دارد؛ بنابراین این دستگاه ها می توانند، صداهای مزاحم را حذف کنند و علاوه بر آن گفتار را تقویت کنند که درک بهتری از گفتار برای فرد استفاده کننده ایجاد شود.

منبع: https://www.isna.ir/news/98122821764/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85


بیماران به خوبی ازاین عکس العمل ها وتنش ها فروش سمعک زیمنس باتصورقرارگرفتن دراین نوع موقعیت ها، اطلاع 
دارند، زیرا درنظرعموم این فرد ممکن است دارای شخصیت محترم وجذاب درنظرگرفته نشود. این 
مورد یک مانع برطرف نشدنی نیست، امااین یکی ازموارد مهمی است که ادیولوژیست بایدبه آن 
توجه کند.   

دربزرگسالان علاوه برعکس العمل هایی مثل اجتناب، تلاش برای حفظ self-concept وابراز غم 
واندوه، محدوده ای ازعکس العمل های عاطفی وروانی دیگر نسبت به کم شنوایی نیزگزارش شده 
است؛ این عکس العمل هاشامل اضطراب، نگرانی ("این وضعیت چه تاثیری روی آینده من می 
گذارد؟")، استرس (به خصوص قبل ازاینکه اثرات کم شنوایی به خوبی فهمیده شوند، مثلا فهم 
گفتاردر رستوران)، خشم وافسردگی می باشد. 
یک مارپیچ روبه پایین
زمانی که یکی ازاعضای خانواده بااین واقعیت روبرو می شودکه شنوایی اش تغییرکرده است، دراین 
حالت سایراعضای خانواده نیز دچاراسترس می شوند. آنها، فردکم شنوا را به دلیل واضح صحبت 
نکردن، سرزنش می کنند یااینکه به طور عمدی اورا ازمکالمه حذف می کنند. به دلیل مشکل بودن 
برقراری ارتباط بافرد کم شنوا، خانواده ها برای صحبت با سایرافراد پیرامون فرد کم شنوا متمایل 
می شوند واگراو درخواست کند که چیزی تکرارشود، آنها برای به حداقل رساندن تلاش شان این 
پاسخ را می دهند "مهم نیست، آن واقعا چیزمهمی نبود". سایراعضای خانواده (به خصوص همسر) 
اغلب مسئولیت شنیدن برای عضوکم شنوا رابه عهده می گیرند؛ به این صورت که آنها چیزی که 
بیمارنشنیده بود را برایش توضیح می دهند، مکالمات ازدست رفته راپوشش می دهند ومسئولیت همه 
تماس های تلفنی یا خجالت های اجتماعی ممکن درزمانی که فردکم شنوابرای توضیح ارائه شده یک 
پاسخ نامربوط می گوید، رابه عهده می گیرند.

منبع:
https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


من می توانم/من نمی توانم؛ من یک فردشایسته هستم/من یک فردشایسته نیستم). باگذشت

زمان، افراد برای خودشان تصمیم می گیرند خرید سمعک زیمنس که چطور self-concept شان رابوسیله بافتن تجربیات

افزاینده زندگی به صورت یک پرده نقش دارتوسعه یافته تعریف کنند. این پرده، میزان زیادی

کارسخت،همراه بانگرش های بدست آمده ازطریق کوشش ها، اشتباهات وموفقیت ها رانشان می دهد.

 Self-concept به عنوان یک دارایی شخصی ضروری یعنی مرکزشخصیت یک فرد، توصیف

شده است.

زمانی که ما اهمیت self-concept یک فرد رادرک کنیم، دراین صورت پذیرفتن اینکه احتمال

نیازبه تغییر self-concept برای یک فردخوشایند نیست، برای ماراحت می شود؛ درحقیقت، اگراین

تغییر به عنوان یک تغییرمنفی درک شود، دراین صورت فرد با آن مخالفت می کند. زمانی که

مادرابتدا به بیماران اطلاع می دهیم که آنها درواقع دارای کم شنوایی می باشند، دراین زمان     

self-concept آنها ("من یک فرد باشنوایی نرمال هستم") تحت حمله می باشد؛ هنگامی که مابرای

کمک به مشکل فرد استفاده ازسمعک رانیزتوصیه می کنیم (تغییرتصویربدنی فرد)، دراین حالت

حمله تشدید می شود. تعریف مجدد برای self-concept یک فرد ازتعریف "من یک فرد باشنوایی

نرمال هستم" به تعریف "من فردی هستم که نیازبه سمعک دارم" برای برخی بیماران ممکن است

نیازمند زمان زیاد وحمایت بسیارباشد.

بخشی ازعلل مخالفت برای این تغییرخاص ازپدیده ای به نام "اثرسمعک" ناشی می شود. جامعه

ماهنوزسمعک رابه عنوان یک وسیله تکنیکی خنثی نپذیرفته است، درعوض، درچنین جامعه ای

تمایل برای نگرش های منفی نسبت به استفاده ازسمعک وجود دارد؛ وهم چنین تمایل دارند که این

فرضیات رابپذیرند که درفردکاربرسمعک توانایی ها،جذابیت وهوش کاهش یافته است. بسیاری

ازمطالعات این پدیده راآزمایش کرده اند ودرابتدانیز توسط Blood وهمکارانش تعریف شد.

درمطالعه این محققین، آنها یک مجموعه تصاویرازافراد مورد آزمایش رانشان دادند، که برخی ازآنها

ازسمعک های قابل رویت وبرخی دیگراز سمعک های غیرقابل رویت استفاده می کردند. هنگامی که

تجهیزات قابل رویت بودند افرا امتیازپایین تری درهرکدام ازطبقات هوش، شخصیت، جذابیت

وتوانایی بدست آوردند. این محققین به این نتیجه رسیدندکه قابل رویت بودن سمعک می تواند باعث

تحریک عکس العمل های منفی شود.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


زمانی که ما دندان درد داریم، تجویز سمعک هوشمند یا ماشین مان خراب می شود، یا لوله کشی منزلمان مسدود می شود، 

مابرای دریافت کمک تامل نمی کنیم؛ ماتلفن رابرمی داریم وسریعا بامتخصص این کارتماس می 

گیریم. چرا این مواردبا زمانی که مشکل وجود کم شنوایی می باشد، متفاوت است؟ نویسنده یک 

باراین سوال را ازیک گروه کاربران موفق سمعک پرسید، وآنها فقط چندلحظه درمورد آن فکر 

کردند. درنهایت یک نفرگفت که "درصورت وجودمشکل شنوایی، شماباید مسئولیت رابه عهده 

بگیرید". وی درادامه توضیح دادکه، درمثال های ابتدا، هرگاه مابرای حل مشکل تماس می گیریم، 

نقش ماغیرفعال (passive) است، متخصص مشکل راحل می کند ومابه طورفعال کاری دراین 

پروسه انجام نمی دهیم وتنها هزینه خدمت رادرپایان کارمی پردازیم. دراین مثال ها، مشکل به عنوان 

یک مشکل شخصی درک نشده است. بلکه مامصرف کننده کالاها یاخدمات هستیم وازمتخصص 

انتظارداریم که مشکل را رفع کند.

زمانی که بیماران یک کم شنوایی دارند، آنها ممکن است تصورکنند که این نقش passive کافی است 

وانتظاردارند که ابتکارعمل داشته باشندوهزینه ای برای همه تجهیزات وخدماتی که نیازاست، 

پرداخت کنند. اگربه این گرایش مصرف کنندگی رسیدگی نشود، بیماران به طورمزمن ناراضی 

خوهندبود. همانطورکه قبلا ذکرشد، بیماران باید کم شنوایی رابه عنوان یک مشکل شخصی قبول 

کنند، قبل ازاینکه آنها برای مدیریت کردن آن اقدام کنند.

درواقع تنها 20% ازجمعیتی که استفاده ازسمعک برای آنها مفیدمی باشد، آن رافراهم می کنند وازآن 

استفاده می کنند. هنگام پرسش از80% باقیمانده، آنها نگرانی های ظاهری مربوط به سمعک را به 

عنوان دومین نگرانی بعدازقیمت سمعک ابرازکردند. نگرانی های مربوط به ظاهربرای بیماران به 

چه معناست؟ نگرانی درباره اینکه ظاهریک فردممکن است چگونه به نظربرسد؟ بعداز همه اینها، 

سمعک ها ازنظرافراد فقط قطعات پلاستیکی والکترونیکی هستند. بااین حال، یک تغییر غیرارادی 

درچگونگی ظاهریک فرد (تصویربدن)، نشان دهنده یک تهدید خیلی واقعی برای مرکز وجود روانی 

ما یعنی self-concept مامی باشد.

منبع:
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%88%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-96/3635738-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%A6%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF

اکثرافراد به عنوان بخشی ازپروسه افزایش سن،تجویز سمعک هوشمند دچار درجاتی ازکم شنوایی می شوند، اگرچه این 

واقعیت تسلی اندکی برای بیماران می باشد. بیماران اغلب برای مدت زمان 7سال یاحتی بیشترنیز، 

قبل ازاینکه آنهابه دنبال کمک برای مشکل شنوایی شان باشند، صبرمی کنند، وحتی پس ازآن نیز، 

همانطورکه قبلا ذکرشد، ملاقات اولیه اغلب به اصرار اعضای خانواده می باشد ونه به این علت که 

آنها خودشان برای جستجوی کمک آماده اند.

زمانی که مابا یک موقعیت استرس زامواجه می شویم، مایا به این موقعیت نزدیک می شویم (بوسیله 

حل آن، یا پیداکردن کمک برای حل آن) یااینکه ازآن اجتناب می کنیم. اجتناب می تواند باعث شکلی 

ازاجتناب شناختی (من بعدا درمورداین مشکل فکرمی کنم)، تغییرمسیرعاطفی (مثل ابرازخشم درباره 

یک موقعیت نامربوط) یا اعوجاج شناختی (ساخت فرضیات برپایه نیازهای نادرست: "من نمی توانم 

مشکل شنوایی داشته باشم، چون من درسلامت کامل هستم)، شود.

هنگام آغاز تجربه مشکلات شنوایی توسط بیماران، اجتناب روانی یک عکس العمل طبیعی است. 

بیماران ممکن است برای "فکرکردن درمورد آن" تاخیرکنند چون آنهاهنوز کمی می شنوند، وهیچ 

دردی وجود ندارد. آنها ممکن است توضیح آن راعادت های صحبت کردن ضعیف سایرافراد بیان 

کنند. باافزایش کم شنوایی، استرس نیزافزایش می یابد. استراتژی های مقابله ای اولیه نیزکارایی 

کمتری دارد.اولین ملاقات ادیولوژی بیماران، اولین مرحله برای آغازاقدام برای مشکل شنوایی می 

باشد.

تاکنون، مراحلی که بیماران قبل ازمشاوره بایک ادیولوژیست انجام می دهند، رابررسی کردیم (یعنی 

جابجایی ازاجتناب به اقدام). بااین حال، شواهد تجربی پیشنهاد می کند که شایدتنها نیمی ازملاقات 

های اولیه ادیولوژی، توسط بیماران به دلیل درک خودشان ازمشکل شنوایی صورت می گیرد. اغلب 

همسرواعضای خانواده به  مشکلات ارتباطی توجه می کنند وبرای آزمایش بیماربه اواصرار می 

کنند. بیماران به طورقابل درک خشم خود را درباره این وضعیت بیان می کنند واحتمالانسبت به 

انگیزه ادیولوژیست برای کمک، بدگمان می شوند. باوجوداینکه این بیمار برای ملاقات مراجعه 

کرده، اما حقیقتا ادیولوژیست نمی تواند تازمانی که بیمارخودش مشکل شنوایی اش رابپذیرد، به 

اوکمک کند، یعنی اینکه نه تنها واقعیت دائمی وغیرقابل درمان بودن این مشکل سلامتی رابپذیرد، 

بلکه برای بهبود این وضعیت نیزتصمیم بگیرد. قبول مشکل شنوایی نیازمند درگیری فعال بیمار می 

باشد.

منبع:
https://www.isna.ir/news/98122821764/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85

زمانی که ما اهمیت self-concept یک فرد رادرک کنیم، خرید سمعک فوناک دراین صورت پذیرفتن اینکه احتمال

نیازبه تغییر self-concept برای یک فردخوشایند نیست، برای ماراحت می شود؛ درحقیقت، اگراین

تغییر به عنوان یک تغییرمنفی درک شود، دراین صورت فرد با آن مخالفت می کند. زمانی که

مادرابتدا به بیماران اطلاع می دهیم که آنها درواقع دارای کم شنوایی می باشند، دراین زمان     

self-concept آنها ("من یک فرد باشنوایی نرمال هستم") تحت حمله می باشد؛ هنگامی که مابرای

کمک به مشکل فرد استفاده ازسمعک رانیزتوصیه می کنیم (تغییرتصویربدنی فرد)، دراین حالت

حمله تشدید می شود. تعریف مجدد برای self-concept یک فرد ازتعریف "من یک فرد باشنوایی

نرمال هستم" به تعریف "من فردی هستم که نیازبه سمعک دارم" برای برخی بیماران ممکن است

نیازمند زمان زیاد وحمایت بسیارباشد.

بخشی ازعلل مخالفت برای این تغییرخاص ازپدیده ای به نام "اثرسمعک" ناشی می شود. جامعه

ماهنوزسمعک رابه عنوان یک وسیله تکنیکی خنثی نپذیرفته است، درعوض، درچنین جامعه ای

تمایل برای نگرش های منفی نسبت به استفاده ازسمعک وجود دارد؛ وهم چنین تمایل دارند که این

فرضیات رابپذیرند که درفردکاربرسمعک توانایی ها،جذابیت وهوش کاهش یافته است. بسیاری

ازمطالعات این پدیده راآزمایش کرده اند ودرابتدانیز توسط Blood وهمکارانش تعریف شد.

درمطالعه این محققین، آنها یک مجموعه تصاویرازافراد مورد آزمایش رانشان دادند، که برخی ازآنها

ازسمعک های قابل رویت وبرخی دیگراز سمعک های غیرقابل رویت استفاده می کردند. هنگامی که

تجهیزات قابل رویت بودند افرا امتیازپایین تری درهرکدام ازطبقات هوش، شخصیت، جذابیت

وتوانایی بدست آوردند. این محققین به این نتیجه رسیدندکه قابل رویت بودن سمعک می تواند باعث

تحریک عکس العمل های منفی شود.

بیماران به خوبی ازاین عکس العمل ها وتنش ها باتصورقرارگرفتن دراین نوع موقعیت ها، اطلاع

دارند، زیرا درنظرعموم این فرد ممکن است دارای شخصیت محترم وجذاب درنظرگرفته نشود. این

مورد یک مانع برطرف نشدنی نیست، امااین یکی ازموارد مهمی است که ادیولوژیست بایدبه آن

توجه کند.   

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d9%81%d9%88%d9%86%d8%a7%da%a9/


زمانی که بیماران یک کم شنوایی دارند، خرید سمعک استارکی  آنها ممکن است تصورکنند که این نقش passive کافی است وانتظاردارند که ابتکارعمل داشته باشندوهزینه ای برای همه تجهیزات وخدماتی که نیازاست، 

پرداخت کنند. اگربه این گرایش مصرف کنندگی رسیدگی نشود، بیماران به طورمزمن ناراضی 

خوهندبود. همانطورکه قبلا ذکرشد، بیماران باید کم شنوایی رابه عنوان یک مشکل شخصی قبول 

کنند، قبل ازاینکه آنها برای مدیریت کردن آن اقدام کنند.

تهدیدی نسبت به تصورفرد ازخود (Self-Concept)

درواقع تنها 20% ازجمعیتی که استفاده ازسمعک برای آنها مفیدمی باشد، آن رافراهم می کنند وازآن 

استفاده می کنند. هنگام پرسش از80% باقیمانده، آنها نگرانی های ظاهری مربوط به سمعک را به 

عنوان دومین نگرانی بعدازقیمت سمعک ابرازکردند. نگرانی های مربوط به ظاهربرای بیماران به 

چه معناست؟ نگرانی درباره اینکه ظاهریک فردممکن است چگونه به نظربرسد؟ بعداز همه اینها، 

سمعک ها ازنظرافراد فقط قطعات پلاستیکی والکترونیکی هستند. بااین حال، یک تغییر غیرارادی 

درچگونگی ظاهریک فرد (تصویربدن)، نشان دهنده یک تهدید خیلی واقعی برای مرکز وجود روانی 

ما یعنی self-concept مامی باشد.

Self-Concept یک فرد به عنوان درک ویژگی ها، رفتارها، توانایی ها وماهیت اجتماعی یک 

فردتعریف می شود؛ یعنی روشی که ماخودمان راتوصیف می کنیم. افراد درابتدا به پیام های داده 

شده توسط مربیان وپرورش دهندگان برای تعریف خودشان وابسته اند (من دوست دارم/من دوست 

ندارم؛ من می توانم/من نمی توانم؛ من یک فردشایسته هستم/من یک فردشایسته نیستم). باگذشت 

زمان، افراد برای خودشان تصمیم می گیرند که چطور self-concept شان رابوسیله بافتن تجربیات 

افزاینده زندگی به صورت یک پرده نقش دارتوسعه یافته تعریف کنند. این پرده، میزان زیادی 

کارسخت،همراه بانگرش های بدست آمده ازطریق کوشش ها، اشتباهات وموفقیت ها رانشان می دهد.

 Self-concept به عنوان یک دارایی شخصی ضروری یعنی مرکزشخصیت یک فرد، توصیف 

شده است.

منبع:


تاکنون، مراحلی که بیماران قبل ازمشاوره بایک ادیولوژیست انجام می دهند، رابررسی کردیم (یعنی 

جابجایی ازاجتناب به اقدام). سمعک هوشمند بااین حال، شواهد تجربی پیشنهاد می کند که شایدتنها نیمی ازملاقات 

های اولیه ادیولوژی، توسط بیماران به دلیل درک خودشان ازمشکل شنوایی صورت می گیرد. اغلب 

همسرواعضای خانواده به  مشکلات ارتباطی توجه می کنند وبرای آزمایش بیماربه اواصرار می 

کنند. بیماران به طورقابل درک خشم خود را درباره این وضعیت بیان می کنند واحتمالانسبت به 

انگیزه ادیولوژیست برای کمک، بدگمان می شوند. باوجوداینکه این بیمار برای ملاقات مراجعه 

کرده، اما حقیقتا ادیولوژیست نمی تواند تازمانی که بیمارخودش مشکل شنوایی اش رابپذیرد، به 

اوکمک کند، یعنی اینکه نه تنها واقعیت دائمی وغیرقابل درمان بودن این مشکل سلامتی رابپذیرد، 

بلکه برای بهبود این وضعیت نیزتصمیم بگیرد. قبول مشکل شنوایی نیازمند درگیری فعال بیمار می 

باشد.

زمانی که ما دندان درد داریم، یا ماشین مان خراب می شود، یا لوله کشی منزلمان مسدود می شود، 

مابرای دریافت کمک تامل نمی کنیم؛ ماتلفن رابرمی داریم وسریعا بامتخصص این کارتماس می 

گیریم. چرا این مواردبا زمانی که مشکل وجود کم شنوایی می باشد، متفاوت است؟ نویسنده یک 

باراین سوال را ازیک گروه کاربران موفق سمعک پرسید، وآنها فقط چندلحظه درمورد آن فکر 

کردند. درنهایت یک نفرگفت که "درصورت وجودمشکل شنوایی، شماباید مسئولیت رابه عهده 

بگیرید". وی درادامه توضیح دادکه، درمثال های ابتدا، هرگاه مابرای حل مشکل تماس می گیریم، 

نقش ماغیرفعال (passive) است، متخصص مشکل راحل می کند ومابه طورفعال کاری دراین 

پروسه انجام نمی دهیم وتنها هزینه خدمت رادرپایان کارمی پردازیم. دراین مثال ها، مشکل به عنوان 

یک مشکل شخصی درک نشده است. بلکه مامصرف کننده کالاها یاخدمات هستیم وازمتخصص 

انتظارداریم که مشکل را رفع کند.

منبع:


اکثرافراد به عنوان بخشی ازپروسه افزایش سن، سمعک هوشمند دچار درجاتی ازکم شنوایی می شوند، اگرچه این

واقعیت تسلی اندکی برای بیماران می باشد. بیماران اغلب برای مدت زمان 7سال یاحتی بیشترنیز،

قبل ازاینکه آنهابه دنبال کمک برای مشکل شنوایی شان باشند، صبرمی کنند، وحتی پس ازآن نیز،

همانطورکه قبلا ذکرشد، ملاقات اولیه اغلب به اصرار اعضای خانواده می باشد ونه به این علت که

آنها خودشان برای جستجوی کمک آماده اند.

درک این تاخیر، اولین مرحله برای درک بیمارمان می باشد. چرا این بیماران این مدت راصبرمی

کنند؟ ترس های آنهاچیست؟ موانع آنها چیست؟

عکس العمل نسبت به عوامل استرس زا

زمانی که مابا یک موقعیت استرس زامواجه می شویم، مایا به این موقعیت نزدیک می شویم (بوسیله

حل آن، یا پیداکردن کمک برای حل آن) یااینکه ازآن اجتناب می کنیم. اجتناب می تواند باعث شکلی

ازاجتناب شناختی (من بعدا درمورداین مشکل فکرمی کنم)، تغییرمسیرعاطفی (مثل ابرازخشم درباره

یک موقعیت نامربوط) یا اعوجاج شناختی (ساخت فرضیات برپایه نیازهای نادرست: "من نمی توانم

مشکل شنوایی داشته باشم، چون من درسلامت کامل هستم)، شود.

هنگام آغاز تجربه مشکلات شنوایی توسط بیماران، اجتناب روانی یک عکس العمل طبیعی است.

بیماران ممکن است برای "فکرکردن درمورد آن" تاخیرکنند چون آنهاهنوز کمی می شنوند، وهیچ

دردی وجود ندارد. آنها ممکن است توضیح آن راعادت های صحبت کردن ضعیف سایرافراد بیان

کنند. باافزایش کم شنوایی، استرس نیزافزایش می یابد. استراتژی های مقابله ای اولیه نیزکارایی

کمتری دارد.اولین ملاقات ادیولوژی بیماران، اولین مرحله برای آغازاقدام برای مشکل شنوایی می

باشد.

منبع:


همچنین سیستم های کراس به طور مناسب و موثری برای سیگنال هایی که بطور مستقیم از سمت جلوی شنونده می آید، عمل می کند.در این مورد سیگنال مورد نظر به طور همزمان به دو میکروفون می رسد و بنابراین خروجی های هردو میکروفون هم فاز قبل از آنکه تقویت صورت بگیرد،با هم جمع می شوند.صداهایی که از سمت دیگر می آید،با درجات مختلف به دو میکروفون غیر هم فاز می رسد.در نتیجه خروجی های میکروفون با تاثیر کمی ترکیب می شود،هنگامی که آن ها جمع می شوند و می توانند که هر کدام از ترکیب فرکانس و جهت منحر به فرد را بطور کامل حذف کنند.متاسفانه صداهایی که از پشت سر فرد به میکروفون ها می رسد، نیز با حداکثر بهره ترکیب می شوند.

بهرحال،روی هم رفته،سمعک بای کراس به عنوان یک میکروفون دایرکشنال ضعیف عمل می کنند.شاخص مسیر سه بعدی(بخش2.2.4 را ببینید)یک سیستم بای کراس پشت گوشی،زمانی که روی سر قرار می گیرد،از 1.5دسی بل در فرکانس500هرتز تا حدود3دسی بل در فرکانس4هرتز افزایش می یابد.شاخص مسیر دو بعدی،2.4 در فرکانس500هرتز تا حدود3دسی بل در فرکانس4000هرتز برابر هستند.زمانی که هرو میکروفون دایرکشنال باشند،ترکیب دایرکشنال بیشتری برای میکروفون به وجود خواهد آورد.

استفاده از سیستم بای کراس تنها فایده ی کمی در از بین بردن فیدبک داشته است،زیرا یکی از دو میکروفون نزدیک کانال گوش،صدای تقویت شده را دریافت می کند و فقط آن هم برای سمعک های مرسوم است (حداکثر بهره فرکانس های بالا بدون فیدبک از سمت جلو،در حدود5دسی بل بالاتر از سمعک مرسوم خواهد بود زیرا میکروفون ماهواره ای بدون خطر افزایش فیدبک،به کل بهره اضافه خواهد کرد).

منبع:
https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%B2%DB%8C%D9%85%D9%86%D8%B3-%D8%B3%DB%8C%DA%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86


سطح اختلاف بین گوشی و در نتیجه نسبت سیگنال به نویز بین گوشی، به طور قابل توجه بالای فرکانس500هرتز هستند.(شکل14.3 را ببینید.) از این منظر مطلوب آن است که انتقال موثر صداهای وسیع وگسترده، حداقل برابر با فرکانس500هرتز باشد.به عبارت دیگر پاییین تر از این فرکانس،انتقال وسیع می شود و احتمال بیشتری دارد که بیماران از نویز داخلی سمعک شکایت کنند.اگراز میکروفون دایرکشنال استفاده شود، نویز داخلی به طور خاصی متمایل هستند که مشکل ایجاد نمایند.در محیط های نویز دار، نویز داخلی مشکل ساز نمی شوند و این یک مزیت برای انتقال موثر صداهای بالای فرکانس 500هرتز است،در محیط های آرام و ساکت این برتری ممکن است فقط برای انتقال صداهای بالای فرکانس1500هرتز باشد.

اگر پاسخ اندازه گیری شده در مرحله2،با مقدار اندازه گیری شده در مرحله1،تطابق نداشته باشد،بهره و پاسخ فرکانسی سمعک تنظیم می گردد و مرحله2تکرار می شود تا جائیکه پاسخ سمت ضعیف با پاسخ سمت خوب به تطابق برسد.اگر مجبور باشد که یک تنظیم بزرگ اعمال گردد،شروع دوباره از مرحله1،اامی می شود،زیرا پاسخ سمت بهتر ،اگرچه با یک درجه کمتر نسبت به پاسخ سمت ضعیف،بوسیله ی پاسخ بهره فرکانسی تحت تاثیر قرار می گیرد.این فعل وانفعال، می تواند با قرارگیری یک گوش پوش(شامل سمعک یا میکروفون ماهواره ای) روی گوش سمت دور تر از اسپیکر،مورد اجتناب قرار گیرد.

اسپیکر را مستقیما در جلو(پیشانی)بیمار قرار دهید.بهره گوش واقعی دارای سمعک را اندازه گیری نمایید.یک افایش تدریجی پاسخ همراه با یک بهره0dBدر فرکانس پایین و حداکثر بهره10تا20دسی بل بین فرکانس2000و4000هرتز،بایستی به دست بیاید.اگر یک فرورفتگی(شیب)واضح در هر فرکانس باشد،ممکن است که مسیر تقویت شده غیر هم فاز با مسیر مستقیم صدا در آن فرکانس باشد،موقعیت و عمق این فرورفتگی از یک سمعک به سمعک دیگر متغیر خواهد بود و بستگی به تنظیمات تون کنترل و قطبی که به رسیور سیم کشی می کند،دارد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


مورد نقد است که بیمار منظم یاد داده شود،اما آهسته وملایم پوست و پایه جناحی را تمییز نماید.همچنین ضروری است که بیمار از وزش(Blow) در باها جلوگیری نماید.در موارد نادر، وسایل نصب شده،با ضربه فیزیکی از کار افتاده اند.

در آینده نزدیک بطور کامل یا جزئی جایگزین دیگر،سمعک های قابل کاشت است،همچنین گوش کاشت گوش میانی نیز از این جمله است.این وسایل از خروجی مغناطیسی مبدل های پیزوالکتریک یا الکترو مغناطیسی استفاده می کنند و وسایل متنوعی برای تقویت الکتریکی سیگنال به مبدل ر دارند.

مبدل های پیزوالکتریک بر مبنای یک ماده ی سرامیکی هستند که زمانی که یک ولتاژ الکتریکی برای آنها به کار می رود، شکلشان را تغییر می دهند.یک انتهای مبدل به جمجمه متصل می شود وانتهای آزاد آن به بعضی نقاط در زنجیره ی استخوانچه ای وصل هستند و بدین وسیله،ارتعاشات را به حون منتقل می کنند.در یک سیستم کاشتی،پایانه های انتها آزاد در یک صفحه باریک که بین سندانی و رکابی در تنگنا قرار گرفته شده است،بوسیله ی ورود آن به مفصل سندانی رکابی،صورت می گیرد.در سیستم های دیگر، مبدل پیزوالکتریک،داخل یک حفره به ماستوئید متصل شده است و بوسیله ی یک اتصال پیوسته ،ارتعاشات را به سندانی منتقل می کنند.این ارتباط(اتصال)از طریق یک حفره سوراخ شده بوسیله لیزر،در سندانی قرار داده می شود.

ترانسفورماتورهای الکترومغناطیسی،آهنربای کوچک دائم که بوسیله ی سیم پیچ در داخل میدان مغناطیسی تولید می شود را دربرمی گیرد.هنگامی که جریان از طریق کویل عبور می کند،آهنربا حرکت می کند.این اصل مشابه همان کاربرد در بلندگو و رسیورهای سمعک است(بخش 2.6 را ببینید). در کاشت گوش میانی،آهنربا بطور محکم به بعضی نقاط در زنجیره استخوانی وصل می شود و ارتعاشات را قادر می سازد تا از آهنربا به طور مستقیم از سیستم گوش میانی عبور کند.آهنربا نقاطی را که دربرمی گیرد،شامل پرده تمپان،سندانی،مفصل سندانی-رکابی وحتی دریچه گرد است.

منبع:

https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%88%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-96/3635738-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%A6%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AFر


تفاوت هایی بین اصوات گفتاری (آواها) وجود دارد که واجی نیست. به عنوان مثال، در زبان انگلیسی واج /p/ در کلمه pin با یک پاف کوچک هوا تولید می شود در حالی که در واج /p/ در کلمه spin چنین چیزی وجود ندارد. به این پاف هوا اصطلاحا دمیدگی (aspiration) گفته می شود و نمایش فونتیک آن به این شکل خواهد بود: [pʰ] در کلمه [pʰɪn]. توجه داشته باشید که [pʰ] و [p] در انگلیسی توزیع تقابلی ندارند زیرا برای تمایز لغتی از لغت دیگر استفاده نمی شوند. در زبان هایی مثل کره ای و تایوانی از دمیدگی برای افتراق بین کلمات استفاده می شود. در این زبان ها /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده واج های جداگانه ای هستند و توزیع تقابلی دارند.

وقتی دو صدا نتوانند در یک مکان مشابه در کلمات قرار بگیرند دارای توزیع مکمل (complementary) هستند. مثلا همخوان های [r] و [l] در زبان کره ای، در این زبان [l] یک همخوان انتهایی است و هرگز در ابتدای کلمات نمی آید و [r] یک همخوان ابتدایی است. همچنین در مورد /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده در انگلیسی، شکل دمیده وما در ابتدای کلمه و همراه یا تکیه می آید در حالی که فرم غیر دمیده در خوشه های همخوانی که با /s/ شروع می شوند دیده می شود. هر دوی این مثال ها یک جفت allophone را در دو زبان نشان می داد که شکل نوشتاری مشابه و تلفظ متفاوت دارند. در انگلیسی /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده با حرف p نشان داده می شوند و در زبان کره ای همخوان های [r] و [l] با علامت ʨ و تفاوتی در شکل نوشتاری آنها وجود ندارد.

فهرست واجی یک زبان تاثیر عمیقی بر درک گویندگان آن زبان از اصوات گفتاری دارد. صداهایی که از نظر واجی از هم متمایز هستند (اصوات دارای توزیع تقابلی) به خوبی متمایز از هم درک می شوند در حالی که شکل های allophone از همان واج را به سختی می توان از هم تمایز داد. این مورد حتی در شرایطی که تفاوت بین دو صدا از نظر تولیدی یا اتیک کاملا واضح است (مثلا [r] و [l] ). شکل 2.2 مطالبی که در مورد زبان های انگلیسی و کره ای ذکر شد را به طور خلاصه نشان می دهد. برای گویندگان زبان انگلیسی تفاوت بین /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده مورد توجه قرار نمی گیرد در حالی که این دو واج در زبان کره ای تمایز معنایی بزرگی ایجاد می کنند.

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/


تفاوت هایی بین اصوات گفتاری (آواها) وجود دارد که واجی نیست. به عنوان مثال، در زبان انگلیسی واج /p/ در کلمه pin با یک پاف کوچک هوا تولید می شود در حالی که در واج /p/ در کلمه spin چنین چیزی وجود ندارد. به این پاف هوا اصطلاحا دمیدگی (aspiration) گفته می شود و نمایش فونتیک آن به این شکل خواهد بود: [pʰ] در کلمه [pʰɪn]. توجه داشته باشید که [pʰ] و [p] در انگلیسی توزیع تقابلی ندارند زیرا برای تمایز لغتی از لغت دیگر استفاده نمی شوند. در زبان هایی مثل کره ای و تایوانی از دمیدگی برای افتراق بین کلمات استفاده می شود. در این زبان ها /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده واج های جداگانه ای هستند و توزیع تقابلی دارند.

وقتی دو صدا نتوانند در یک مکان مشابه در کلمات قرار بگیرند دارای توزیع مکمل (complementary) هستند. مثلا همخوان های [r] و [l] در زبان کره ای، در این زبان [l] یک همخوان انتهایی است و هرگز در ابتدای کلمات نمی آید و [r] یک همخوان ابتدایی است. همچنین در مورد /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده در انگلیسی، شکل دمیده وما در ابتدای کلمه و همراه یا تکیه می آید در حالی که فرم غیر دمیده در خوشه های همخوانی که با /s/ شروع می شوند دیده می شود. هر دوی این مثال ها یک جفت allophone را در دو زبان نشان می داد که شکل نوشتاری مشابه و تلفظ متفاوت دارند. در انگلیسی /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده با حرف p نشان داده می شوند و در زبان کره ای همخوان های [r] و [l] با علامت ʨ و تفاوتی در شکل نوشتاری آنها وجود ندارد.

فهرست واجی یک زبان تاثیر عمیقی بر درک گویندگان آن زبان از اصوات گفتاری دارد. صداهایی که از نظر واجی از هم متمایز هستند (اصوات دارای توزیع تقابلی) به خوبی متمایز از هم درک می شوند در حالی که شکل های allophone از همان واج را به سختی می توان از هم تمایز داد. این مورد حتی در شرایطی که تفاوت بین دو صدا از نظر تولیدی یا اتیک کاملا واضح است (مثلا [r] و [l] ). شکل 2.2 مطالبی که در مورد زبان های انگلیسی و کره ای ذکر شد را به طور خلاصه نشان می دهد. برای گویندگان زبان انگلیسی تفاوت بین /pʰ/ دمیده و /p/ غیر دمیده مورد توجه قرار نمی گیرد در حالی که این دو واج در زبان کره ای تمایز معنایی بزرگی ایجاد می کنند.

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/


زبان شما به هنگام تولید دوتای اول در ارتفاع بالا قرار می گیرد و برای اولین واکه نسبت به دوتای دیگر در موقیت جلوتری قرار دارد. این دو بُعد در تولید واکه ها (بعد های افقی و عمودی) کلید اصلی تولید و نیز درک واکه ها هستند. واکه ها خصوصیات دیگری هم دارند که در اینجا توضیح داده نخواهد شد: rounding, lengthening, nasalization, rhoticity (r-coloring), tenseness. همچنین در مورد واکه های تک صدا (monophthong) و مرکب (diphthong) صحبت نخواهد شد. واکه های تک صدا در حقیقت صداهای گفتاری واحدی هستند ولی واکه های مرکب ترکیبی از دو صدای گفتاری اند.

فهرست واجی یک زبان مجموعه ای از واحدهای صوتی است که مشخصه آن زبان هستند. به این واحدها واج (phoneme) گفته می شود که بیان بازنمایی ذهنی اصوات هستند. واج ها تنها به طور غیر مستقیم با صداهای حقیقی که توسط گوینده تولید می شوند (یا نمادهای نوشتاری آن) ارتباط دارند. ما برای توصیف واج ها، به صداهای گفتاری که به آن مربوط می شوند اشاره می کنیم. زبان شناسان برای افتراق بین شکل ذهنی صدا (بازنمایی واجی) و شکل واقعی آن (شکل آوایی) به ترتیب از علامت های استفاده می کنند.

برای یک زبان بخصوص، یک جفت واج دارای توزیع تقابلی (contrastive) یا همپوشان هستند در صورتی که عوض کردن یکی از آنها با دیگری معنای متضادی ایجاد کند. جفت واژه ای که چنین ارتباط تقابلی دارند را minimal pairs می نامند. توزیع یک صدا مجموعه مکان هایی است که می تواند در آن ها قرار گیرد، اگر دو صدا در یک زبان واج های متفاوتی باشند، به نحوه توزیع آنها همپوشان گفته می شود. در انگلیسی لغات big و pig تنها در واج ابتدایی تفاوت دارند بنابراین /b/ و /p/ واج های متفاوتی هستند. یک جفت کلمه به طرق مختلفی ممکن است minimal pair باشند. این حداقل اختلاف ممکن است در جزء آغازین باشد (big و pig) یا همخوان انتهایی ( bid و bit ) یا ترکیبی از همخوان و واکه ( either و ether ) یا در مورد واکه ( heed و hid ).

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d9%81%d9%88%d9%86%d8%a7%da%a9/


سایر sonorant ها در انگلیسی شامل دسته approximant ها است که روان هایی (liquid) مثل [l] و glide ها مانند [j] و [w] می شود. روان ها همانطور که از نامشان برمی آید ماهیت سیال دارند. توجه داشته باشید که /ل/ و /ر/ هر دو مستم قرار گرفتن نوک زبان در نزدیکی یا روی لبه لثه ها (alveolar ridge) هستند اما هوا برای تولید /ر/ هوا از مرکز یا خط وسط زبان عبور می کند (central approximant) و برای تولیل/ل/ از کناره های زبان (lateral approximant). glide ها مانند [j] و [w] که به نیم واکه نیز معروف هستند بوسیله حرکتی که برای تولید آنها انجام می شود مشخص می شوند. /ر/ در انگلیسی آمریکایی صدای کمیابی است.

دو همخوان دیگر در انگلیسی آمریکایی وجود دارند که به آنها اشاره می کنیم. کی از آنها /ر/ ضربه ای (flap [ɾ]) است که در وسط کلماتی مثل city و seedy تلفظ می شود. و با ضربه زدن زبان به حاشیه لثه تولید می گردد. دیگرس صدای انسدادی حلقی [ʔ] است که در برخی گویش های در کلماتی مثل satin و cotton  دیده می شود و گاهی اوقات در ابتدای کلماتی که با واکه شروع می شوند مثل ape و otter شنیده می شود. صدای انسدادی حلقی مستم انسداد کامل در چین های صوتی و رهش هوای بعد از آن است.

آخرین طبقه که به آن می پردازیم واکه ها هستند که برای تولید آنها هیچ انسدادی در چین های صوتی لازم نیست. به این ترتیب صدایی که در تارآوا ها تولید شده بدون هیچ انسدادی در حفره های دهان و حنجره رزونانس پیدا می کند. واکه های مختلف با تغییر موقیت تنه زبان که بالاتر یا پایین تر قرار بگیرد (ارتفاع واکه) و یا جلوتر و عقب تر قرار بگیرد تولید می شوند. واکه های موجود در کلمات heat [i] و hoot [u] و hot [ɑ] را با هم مقایسه کنید.

منبع:

https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%88%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-96/3635738-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%A6%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF 


دومین جنبه برای طبقه بندی صداهای گفتاری شیوه تولید آنها است. پیش از این تفاوت بین obstruent ها و sonorant ها را توضیح دادیم.  در طبقه بندی obstruent ها صداهایی وجود دارندکه در اثر یک انسداد کامل در مسیر چین های صوتی ایجاد می شوند و در ادامه ی تولید آنها یک رهش وجود دارد، به اینها صداهای انسدادی (stop) گفته می شود. در بین obstruent ها صداهایی وجود دارند که در اثر عبور پرفشار هوا از یک انسداد نسبی در مسیر چین های صوتی ایجاد می شوند، در این حالت یک آشفتگی و تلاطم نویزی اتفاق می افتد. به این صداها سایشی (fricative) گفته می شود. سومین نوع از obstruent ها به نام affricative شناخته می شوند و صداهایی هستند که ترکیبی از انسدادی ها و سایشی ها هستند: یک انسداد کامل و یک تلاطم نویزی پس از آن. مثال هایی از این صداهای انسدادی و سایشی و affricative در جدول 2.1 آورده شده است.

همخوان های obstruent را می توان در مکان ها تولیدی مختلفی تولید کرد. به عنوان مثال، در تولید به هنگام تولید انسدادی های دولبی لب ها به هم نزدیک می شوند. برای تولید سایشی های لبی - دندانی دندانهای بالا و لب پایین درگیر می شوند.

بیشتر صداها در فهرست آوایی زبان انگلیسی از نوع دهانی (oral) هستند و تولید آنها مستم رزونانس در حفره دهانی و حلقی است. یک گروه بخصوص از همخوان های انسدادی به نام nasal ها نیز وجود دارند که با پایین آمدن نرم کام تولید می شوند. سه همخوان nasal در زبان انگلیسی [m], [n], and [ŋ] تحت عنوان انسدادی شناخته می شوند زیرا مستم وقوع انسداد کامل در چین های صوتی هستند. از آنجا که جریان هوا از حفره بینی بوده و انسداد چندانی در مسیر آن وجود ندارد بنابراین nasal ها به عنوان sonorant طبقه بندی می شوند.

منبع:

https://www.isna.ir/news/98122821764/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85


این قانون به وجود داشتن یک دوره بحرانی برای اکتساب زبان اشاره دارد به این معنی که جنبه های خاص رفتارها در دوران نوزادی بروز می کند.

انچه به وضوح در رشد زبان دیده می شود وجود  یک توالی رشدی برای فراگیری زبان است. همه بچه ها در ابتدای نیمه اول یک سالگی کوئینک می کنند و در نیمه بعدی غان و غون، بعد تک کلمه در نیمه اول دو سالگی، بعد چند کلمه، نهایتا جمله پیچیده تولید می کنند. تا 5 سالگی ساختار اصلی زبان شکل می گیرد، اگرچه تغییرات ظریف تا اواخر دوره کودکی به گفتار کودک اعمال می گردد.

ü     وجود دوران بحرانی برای یادگیری زبان دوم هنوز مورد بحث است.

نظریه پنجم لنه برگ:

نظریه پنجم لنه برگ در مورد ضرورت وجود تحریک محیطی برای رشد زبان و تعامل با محیط است، محیط محرکی برای رشد زبان است و  سیستم های بیولوژیکی خاص بدون محرک محیطی رشد نخواهد کرد. اگر در محیط رشد کودک، زبان در اختیار کودک نباشد و یا هیچ فردی نباشد که کودک در تعامل با آن ها باشد، کودک زبان را فرا نخواهند گرفت.

پیش تر توضیح داده شد که چگونه در جامعه ناشنوایان نیکاراگوئه بدنبال نبود یک زبان واحد در محیط، زبان اشاره ساختگی در بین جامعه ناشنوایان شکل گرفت. حتی در بین استفاده کنندگان از زبان اشاره نیکاراگوئه ای محرک محیطی قوی مطرح بود: وجود دیگر ناشنوایان. در هر سیستم بیولوژیکی، ورودی محیطی یک محرک است که باعث برانگیختن تکانل درونی می گردد.

منبع:

 https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


مهمترین حقیقت بیولوژیکی در مورد زبان اینست که در مغز ذخیره می شود و مهمتر ازآن اینکه عملکرد مغز در مناطق خاصی از زبان لوکالایز می شود.

توانایی های مختلف بشری از جمله هوش، قابلیت موسیقیایی، زبان و غیره، در نواحی مختلف مغزی لوکالیزه می گردند و از سطح جمجمه فرد قابل ثبت می باشند.

اولین شواهد در این مورد از بیماران مبتلا به آفازی به دست آمده است. آفازی یک نقص زبانی مرتبط با آسیب مغزی می باشد.

آفازی بروکا: آسیب ناحیه بروکا در لوب فرونتال نیمکره چپ. این افراد  گفتار را با مکث و تلاش مضاعف تولید می کنند.

آفازی ورنیکه: آسیب به منطقه ورنیکه در لوب تمپورال نیمکره چپ که این افراد گفتار روانی دارند که فاقد معنی است. گفتار این افراد از نظر گرامری درست است ولی غیر پیوسته  و بی معنیست.

این دو نوع آفازی از نظر سازماندهی گرامری گفتار کاملا باهم متفاوت هستند. گفتار بیماران مبتلا به آفازی بروکا فاقد گرامر می باشد، شامل یکسری کلمات بدون ساختار نحوی و مورفولوژیکی می باشد. در مقابل گفتار بیماران مبتلا به آفازی ورنیکه، گرامر بسیار صحیحی دارد ولی بسیار می معنی به نظر می رسد. به بیان ساده تر، بیماران مبتلا به آفازی بروکا قادر به فهم گفتار دیگران هستند اما بیماران مبتلا به آفازی ورنیکه چنین قابلیتی ندارند. یعنی یافته بارز کلینیکی مرتبط با بیماران آفازی بروکا ناتوانی در تولید گفتار است نه در فهم آن، در حالیکه بیماران مبتلا به آفازی ورنیکه گفتار بسیار روان و سلیس اما بی معنی تولید می نمایند و در درک گفتار مشکل دارند. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/ 


ترین فرد استفاده کننده آن قادر به تولید روان و سلیس آن به پیشرفته ترین شکل می باشد.

کودکان سراسر دنیا دارای جنبه های مشترکی در زبان هستند، مانند کلمه و صرف فعل. آن ها خطاهای بسیار اندکی دارند اما ماهیت خطاهای آن ها یکسان می باشد.

تفاوت فردی زیادی در سن اکتساب جنبه های مختلف زبان بین کودکان وجود دارد، اما این تفاوت ها نشات گرفته از ویژگی های فردی کودک می باشد و مربوط به ماهیت آن زبان و یا فرهنگی که در آن زبان فراگرفته می شود نمی باشد. به طور مثال هیچ گاه انتظار نمی رود یک کودک اسپانیایی، تا قبل از سن 3 سالگی اولین کلمه خود را به زبان بیاورد و یا اینکه ساختار نحوی اسپانیایی تا دوره بزرگسالی تکمیل نگردد. هم چنین انتظار نمی رود که یک کودک متعلق به زیمبابوه در سن 6 ماهگی شروع به صحبت نماید و در یک سالگی جملات کامل به زبان بیاورد.

بعبارتی، یک توالی تکاملی در کسب زبان وجود دارد و این مستقل از ماهیت زبان می باشد، اگرچه برخی جنبه های زبان آسان تر از جنبه های دیگر فراگرفته می شوند. و این جنبه های آسان و سخت در مورد تمام کودکان صدق می کند.

نه تنها توالی تکاملی بین کودکان مشابه است، پروسه اکتساب هم یکسان می باشد. مشابه تکامل سیستم ذهنی که انتظار می رود مطابق برنامه ژنتیکی خاص هر گونه پیش رود.

 منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


از قالب های یک مرحله ای اینستامولد ، سیلی سافت و اتوزون وجود دارند. این قالب ها زمانی به کار می رود که میخواهیم مریض تا وقتی قالب سفارشی می آید از آن استفاده کنند.  برخی از این قالب های یک مرحله ای مشکلاتی مثل درجه حرارت بالای مواد هنگام قالب گیری که ممکن است گوش را بسوزاند ، زود منجمد شدن و خیلی سفت شدن را دارد و همچنین مقاومت کمتری دارد ، که این، کار برداشتن قالب را از گوش سخت می کند.

قالب های فومی قابل عرضه

یک انتخاب دیگر قالب های فومی قابل عرضه است. Smolak هفت موردی را که از 3m comply استفاده کردند را گزارش داد. این قالب برای فراهم نمودن یک تجویز آسان و حذف نیاز به قالب اولیه از تکنولوژی retarded recovery foam استفاده میکند . برای کنترل پاسخ فرکانس های پایین از چهار ونت در فوم استفاده می شود.

اسمولاک دریافت که تفاوت بین قالب سفارشی و قالب فومی ، در بیشترین مقدار ، کمتر از دو دسیبل بود . چهار ونت در این قالب باعث کاهش 3.1 – 6.0 دسیبل در فرکانس های 250 -  1000Hz می شود. در 25 ٪ موارد از قالب های فومی نسبت به قالب های سفارشی رضایت مندی به دست نیامد. این تفاوت نشان دهنده ناتوانی قالب های فومی برای کار آمد بودن در مورد گوش هایی که به شکل غیر طبیعی باریک است یا پیچ و خم زیادی دارد ، است.این انواع کانال گوش نگداری را کاهش می دهد و امکان ونت گذاری کافی را فراهم نمی کنند .

در نهایت قالب های فومی بسته به توانایی های درزگیری قابل تطبیق و توانایی درزگیری عالی که از ایجاد فیدبک توسط سیگنال های صوتی بازگشتی از طریق ونت یا سوراخ های کوچک جلوگیری می کند ، در کاهش فیدبک مؤثر است.

Oliveira نتایج حاصل از مقایسه قالب های فومی و قالب های سفارشی را در 15 محیط تست گزارش کرد. گزارشات او نشان داد که به شکل مشخصی عملکرد قالب های فومی از نظر راحتی و کاهش فیدبک بهتر بود.البته این قالب ها مشکلاتی در ارتباط با نگهداری و جااندازی درست در بیماران با سن بالای 75 سال دارد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


-ونیل نرم: مواد نرمی است که برای افرادی که آلرژی ندارند ، استفاده می شود.مواد قالب در اثر تماس با بدن و افزایش سن چروک می شوند و در طول زمان رنگشان را از دست می دهند. محکم کردن تیوپ سفت هم می تواند مشکل ایجاد کند ، که توصیه می شود از قبل قرار دادن تیوپ انجام شود.

-سلی : یک ماده انعطاف پذیر است که به رگهای شفاف ، کدر ، بژ ، صورتی و قهوه ای وجود دارد. سلی خاصیت جمع شدگی ندارد و برای صنعت های HP  مفید است ولی این قالب به آسانی تعدیل نمی شود . سیلی مشکلات مربوط به بسیاری از حساسیتها را ندارد.

-پلی اتیلن: این یک ماده سختی است که برای آلرژی های خیلی شدید به کار می رود. به راحتی قابل تعدیل است و فقط دارای رنگ سفید و صورتی است.

-دیس اپیر: این ماده توسط شرکت وستون استفاده می شد. از ویژگی های آن کاربرد میکروفیبرهایی که باعث می شود ، انعکاس به کمترین حد خود برسد و در مدل های اکریلیک و سیلی سخت موجود است.

قالب سفارشی دو مرحله ای است . ابتدا توسط ادیولوژیست قالبی از گوش فرد گرفته می شود . این قالب به شرکت فرستاده می شود و در آنجا قالب را در موم آغشته می کنند و در ماده ای سیلی یا گچی قرار می دهند.ماده ی پلی مری در گچ یا سیلی قرار می گیرد. سپس سوراخ می شود، لوله گذاری و صاف و براق می شود . مشکلات زیادی ممکن است به وجود بیایند و مانع شوند که محصول به دست آمده شکل گوش را کپی کند که شامل تکنیک های قالب گیری نامناسب،انقباض قالب اولیه و/یا قالب اصلی،تراش نادرست قالب اولیه و تغییر در ابعاد کانال گوش بین زمان تهیه قالب اولیه و فیتینگ است. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


برای بهره های خفیف تا متوسط قالب لوسایتی  در نظر گرفته میشود.اگر شاخص حساسیت به مواد وجود داشته باشد ممکن است شنوایی شناس از قالب پلی تیلن(سخت)یا سیلیکنی(نرم)استفاده کند.اگر فرد با جایگذاری قالب مشکل داشته باشد بهتر است از مواد لوسایت استفاده شود زیرا از مواد سخت ساخته شده که فیت کردن آن آسانتر است.

اگر شنوایی شناس قابلیت ایجاد تغییر در قالب (یعنی وجود ونت ،تغییر طول و قطر منفذ عبور صدا و هرن)را در نظر بگیرد باز هم قالب لوسایت برای ایجاد این تغییرات مناسبتر است.ادیولوژیست باید با اصطلاحات قالب و مواد قالبگیری در لابراتورها کاملا آشنا باشدزیرا این اصطلاحات بسیار رایج اند.

تعدادی از این مواد عبارتند از:

-متاکریلات پلی متیل لوسایت:مواد سختی است که به آسانی قابلیت ایجاد تعدیل را دارد ،راحت جاگذاری و برداشته میشود و خیلی بادوام است.لوسایت قابلیت تمیز شدن و رنگپذیری را دارد و بعنوان مواد غیرسمی موجود است.به علت سفتی کانال ممکن است در بهره بالا ،طی حرکات فک و صورت صدا نشت کند و فیدبک داشته باشیم.

-قالب با بدنه لوساینی و کانال وینیل فلکس:این قالب ترکیبی از لوسایت و کانالی از وینیل فلکس است که این نوع طراحی قالب برای بیمارانی مناسب است که میخواهند بیشترین فیت قالب را همراه با راحتی داشته باشند و در عین حال از سمعک با بهره بالا هم استفاده کنند.

-ونیل فلکس یک ماده پلی اتیل متاکریلاات است که یک پلاستیک تقریبا نرم است که در تماس با حرارت بدن هم نرمتر میشود و درحالت بیرنگ و بژ وجود دارد.ولی قابلیت تغییر زیادی ندارد.ونیل قابلیت انعطاف بالایی دارد.به صورت های شفاف،بژ،سایه ایی در دسترس است.برای تعدیل کردن آسان است.

Semisoft یک قالب نرم از مواد ونیل است که علاوه بر راحتی استفاده ،جایگذاری آسان و قابلیت ایجاد تغییر در قالب از ویژگی های آن میباشد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/



در عمل این رابطه تنها برای سطوح بالای صدا در حدود 40 دسی بل SPL است. در تراز پایین شدت ,بلندی آهسته تر از افزایش شدت رشد میکند اما در تراز های بالای شدت ,رشد بلندی سریعتر از رشد شدت است.واحد بلندی سون است.یک سون تراز تون 1000 هرتز با شدت 40 دسی بل SPL مرجع حس بلندی  که از جهت فرونتال در یک میدان آزاد ارائه شده تعریف شده است.شکل 13.11 ارتباط بین بلندی صدا در سون و سطح فیزیکی 1000هرتز از جهت فرونتال به صورت دو گوشی را نشان می دهد.سطح تون 1000 هرتزبرابر است با سطح بلندی صدا در فون.این شکل مبتنی از یک مدل بلندی صدا پیش بینی شده است(13.3).اما آن با داده های تجربی به دست آمده با استفاده از روش مقیاس بندی سازگار است (13.55).از آنجا که بلندی صدا در سون لگاریتمی بوده ودسی بل نیز لگاریتمی است منحنی نشان داده شده در شکل 13.11 برای سطوح بالاتر از 40 دسی بل SPL نزدیک یک خط راست است و شیب آن مربوط به دو برابر شدن بلندی صدا به ازای هر 10 دسی بل افزایش در سطح صدا است.

کد بندی عصبی و مدل سازی بلندی صدا 13.3.2:مکانیسم های زیر بنایی ادراک بلندی صدا به طور کامل درک نشده است

منبع:
https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

در نوع دیگری از این روش,موج سینوسی 1000هرتز در سطحی ثابت شده است و تست صدا با میزان بلندی صدای ارائه شده ی متناوب مطابق شده است.اگر این روش برای فرکانس های سینوسی مختلف در تست صدا تکرار شده باشد,یک خط برابر بلندی صدا تولید می شود(13.52,53).برای مثال,اگر موج سینوسی 1000 هرتز سطح 40دسی بلSPLثابت شده باشد 40فون خط برابر بلندی صدا تولید میشود.شکل 13.10نشان می دهد که خطوط برابر بلندی صدا در استانداردهای اخیر منتشر شده است.شکل نشان می دهد که خطوط برابر بلندی صدا برای دو گوش در سطح بلندی صدایی از 10-100فون شنیده می شود و شامل آستانه مطلق منحنی MAF می شود.شرایط گوش دادن شبیه کسانی بود که منحنی MAF آنها تعیین شده بود,وصدا از جهت فرونتال در یک میدان آزاد منتشر شده بود.خطوط برابر بلندی صدا شبیه شکل منحنی MAF است اما به مسطح شدن در سطوح بالای بلندی صدا تمایل دارند.توجه داشته باشید که منحنی MAFدر شکل 13.10 تا حدودی با منحنی در شکل 13.1 بر اساس استاندارد های مختلف دو منحنی متفاوت هستند.توجه داشته باشید که بلندی صدا به درک ذهنی از یک صدا برمیگردد نه به طور مستقیم به سطح بلندی صدا در آواهای متناسب.به عنوان مثال یک بلندی صدا با سطح 80 فون بسیار بیشتر از دو برابر صدای بلند صدایی با سطح بلندی 40 فون است. در مورد این بحث در بخش های بعدی توضیح داده خواهد شد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


که شما بخواهید بهره پیشفرض را داشته باشید،   سیگنال ورودی را از خروجی کم کنید.درمثالی که قبلا توضیح داده شد،تفریق می کنیم 40dB ورودی را از خروجی65dB و به این نتیجه می رسیم که این بیمار به بهره25dBدر صداهای ملایم نیاز دارد.پس ما می توانیم که که تعیین نماییم که چه تنظیم تراکمی،بهترین فیت برای عملکرد درست است.

روشی که سمعک ها بهره را تغییر می دهد،معمولا در عملکرد ورودی-خروجی نشان داده شده است.مبنای عملکرد تقویت ورودی/خروجی، خطی است که در بعضی روش ها به عنوان مخالف تراکم،فرض می شود.با استفاده از تقویت خطیخروجی سمعک در نسبت مستقیم با میزان ورودی،افزایش می یابد(یعنی بر اساس رابطه1 به 1 است).مثلا در یک سمعک با برنامه ریزی بهره 30dB،خروجی در مقابل هر 10dBتغییر ورودی،10dB افزایش می یابد.

تراکم کنترل خروجی را در شکل35.7مشاهده فرمایید(در جلد2)،که برای50 تا ورودی،خروجی تقریبا75dB است،در ورودی60،تقریبا خروجی85dB است وبدین ترتیب.توجه کنید که زمانی خروجی به110dB می رسد،خروجی دیگر بهره بیشتری در مقابل فزایش ورودی نخواهد داشت.ممکن است که اتفاق بیافتد زیرا از یک مدار به اسم برش قله استفاده می کنیم که خروجی را محدود می نماید.همانطور که قبلا توضیح داده شد،اگرچه برش قله در محدود کردن خروجی موثر است،اما باعث دیستورشن می شود که سبب ایجاد ناراحتی فرد می شود و ممکن است که از وضوح گفتاری و کیفیت گفتار بلند بکاهد.جایگزین مطلوب بجای برش قله،AGCoمی باشد.

نقطه زانویی در مدار تراکم، نقطه ای است که منحنی خروجی از حالت تراکمی خارج می شود.نسبت تراکم،میزان خارج شدگی و منحرف شدن است.مثلا اگر خروجی سمعک در مقابل افزایش 10dB ورودی،فقط5dB تغییر کند،نسبت تراکم 2 به 1 می باشد.اگر خروجی در مقابل افزایش10dB ورودی،3.3dB تغییر کند،نسبت تراکم 3 به 1 می شود.همانطور که در شکل35.7 نشان داده شده است،ماAGCo را با نقطه زانویی110dBSPL و نسبت تراکم 10 به 1 معرفی می کنیم.بر اساس منحنی ورودی/خروجی،برش قله و AGCo مشابه هستند،بهرحال کیفیت صدا در ورودی های بالا،بسیار متفاوت است.

منبع:

https://www.tehransafir.com/%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9/


برخلافAGCo،هدف اولیه AGCiبرای محدود کردن خروجی نیست.این شکل از تراکم نسبتا برای تغییر شکل یا تغییر بسته بندی سیگنال ورودی به کار می رود تا محدوده شدت وسیع برای فیت نمودن محدوده باقیمانده ی پویایی شنیداری بیمار، را ایجاد کند.

برای درک اینکه چرا ضروری است،بایستی اول عملکرد رشد بلندی خاص فرد دارای افت شنیداری را بررسی کنیم.افراد دارای کم شنوایی حونی(کوکلئار)،رشد سریع بلندی صدا برای سیگنال های فوق آستانه ای دارند(گاهی اوقات این مسئله مربوط به رکروتمنت است).مثلا فردی با افت شنوایی50dB محتمل خواهد بود که آستانه ناراحتی 100dBداشته باشد-سطوح مشابه کسی که شنوایی طبیعی دارد(برای بررسی،مطالعه بنتلی و کولی2001 را مشاده نمایید).این بدان معناست که در داخل یک محدوده50dB(500-100dB) بیمار همان رشد بلندی را دارد که یک فرد دارای شنوایی طبیعی،در محدوده0-100dB آن را تجربه خواهد کرد.این الگوی رشد بلندی بطور مستقیم مربوط به سلول های مویی خارجی آسیب دیده حون است.نوع افت شنوایی در اکثریت افراد دارای افت شنوایی تجربه شده است.یکی از تئوری های استفاده از AGCi،انجام تجدید بلندی است.برای توضیح بیشتر به شکل 35.8 نگاه کنید(صفحه783 را ببینید).طبق پانل بالا،شما می توانید رشد بلندی در فردی با افت شنوایی را در مقایسه با فرد دارای شنوایی طبیعی مقایسه کنید.توجه کنید که در صداهای ملایم و کم شدت،تفاوت زیادی در درک بلندی وجود دارد(که ناشی از این است که حداکثر بهره در وسیله صورت می گیرد)،در صداهای بلند میزان بلندی تقریبا معادل هستند(در حقیقت ممکن است که مریض نیازمند بهره در صداهای بلند باشد).اگر که ما تفاوت بین دو منحنی را اندازه بگیریم،خروجی دلخواه را به عنوان عملکرد ورودی خواهیم داشت(شکل35.8 را ببینید) که برای سیگنال های ورودی ارائه شده است.

منبع:

https://tehransafir.com/%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9


داستان گلن و جیم، نشان دهنده اهمیت ورودی تعاملی در کودکان در طی سال های یادگیری زبان زبان می باشد. و نشان دهنده این است که هیچ آموزش خاصی در این زمینه نیاز نمی باشد. در فصل 4، اهمیت والدین و اطرافیان کودک در پروسه کسب زبان بیشتر مورد بحث قرار خواهد گرفت. 

این واقعیت که یادگیری زبان قابل مهار شدن نمی باشد یک نمود دیگر از ماهیت بیولوژیکی زبان می باشد. اگر زبان بیش از این به تجربیات زبانی نوع خاص کودک وابسته می بود، می بایست تفاوت بیشتری بین سرعت و کیفیت یادگیری زبان وجود می داشت. در واقع، انسان ها صرفنظر از نوع فرهنگ و شرایط اجتماعی که در آن رشد یافته اند، در طی دوره های سنی مشابه، با سرعت یکسانی زبان را کسب می کنند. کودکان در هرجای دنیا زبان را بر اساس یک الگوی رشدی مشابه یاد می گیرند.

کودکان رشد یافته در شرایط اقتصادی نامطلوب، با والدین سهل انگار، در نهایت قادر به کسب زبان غنی انسانی مشابه کودکان مرفه با خانواده پیگیر، خواهند شد.

بیولوژیک بودن پروسه کسب زبان حتی منجر به شکل گیری یک زبان جدید هم می گردد. به طور مثال در یک جامعه ناشنوا در نیکاراگوئه، زبان اشاره بر اساس محصول مکانیزم یادگیری زبان شکل گرفت. در اواخر دهه 1970، زمانی که برای نخستین بار مدارس مربوط به آموزش کودکان ناشنوا در نیکاراگوئه افتتاح گردید، جامعه ناشنوایان هیچ ه سیستم اشاره ای سیستماتیک برای ارتباط نداشتند، بلکه تنها یکسری نشانه های ساختگی داشتند که کاملا از یک فرد به فرد دیگر متفاوت بود. بعد از قرارگیری در مدرسه و تعامل نظام مند با دیگر کودکان، کودکان ناشنوا یک سیستم اشاره ای نظام مند برای ارتباط را کسب نمودند. و بدنبال استفاده مداوم از آن در محیط مدرسه و خارج ازآن، سیستم ارتباطی آن ها تبدیل به یک زبان اشاره ابتدایی با ویژگی های سیستماتیک گردید. زبان مذکور در حال حاضر بیش از 800 استفاده کننده دارد و حتی جوان ترین فرد استفاده کننده آن قادر به تولید روان و سلیس آن به پیشرفته ترین شکل می باشد. 

کودکان سراسر دنیا دارای جنبه های مشترکی در زبان هستند، مانند کلمه و صرف فعل. آن ها خطاهای بسیار اندکی دارند اما ماهیت خطاهای آن ها یکسان می باشد

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/

اگر جهانی بودن زبان منشا بیولوژیک نداشت این سازماندهی مشابه ایجاد نمی شد و انتظار می رفت که تفاوت های بارزی بین زبان ها از نقطه نظر سازماندهی داخلی وجود داشته باشد. 

چگونگی سازماندهی زبان، تنها جنبه ی جهانی بودن زبان نمی باشد. ویژگی های کلی قوانین گرامری در تمامی زبان ها یکسان می باشد. به طور مثال، در آواشناسی، قوانین مرتبط با ساخت سیلاب بین تمامی زبان ها یکسان می باشد، اگرچه برخی زبان ها یکسری محدودیت هایی در این زمینه دارند که دیگر زبان ها ندارند، مثلا زبان اسپانیایی و ژاپنی. 

زبان صحبتی در جوامع مدرن از نظر غنی بودن و پیچیدگی، مشابه جوامع صنعتی و مدرن می باشد و همگی منطبق بر قوانین زبان شناختی جهانی می باشند. 


قانون سوم لنه برگ:

قانون سوم لنه برگ بیان میکند که چگونه سیستم های بیولوژیکال شامل پروسه های هستند که در حین بلوغ فرد به صورت خودکار متمایز می شوند

زبان نیاز به فکر کردن ندارد و اکتسابش مهار شدنی نیست و اکتسا ب زبان یک پروسه ناخود اگاه است مانند دیگر پروسه های بیولوژیکی هم چون راه رفتن. هر انسان هنجاری که زبان را در نوزادی تجربه کرده باشد، آن را فرا می گیرد و شکست در آن نشان دهنده برخی انواع پاتولوژی ها می باشد. برخلاف آنچه بسیاری از والدین تصور می نمایند، زبان قابل آموزش دادن به کودک نمی باشد. 

این واقعیت که کودکان نیاز به شنیدن زبان دارند تا بتوانند آن را فراگیرند به معنای این نیست که یادگیری صحبت کردن نیاز به آموزش خاص دارد. اما این واقعیت را باید مد نظر قرار داد که کودکان باید زبان اجتماعی و تعاملی را تجربه نمایند تا بتوانند به فراگیری زبان دست یابند. مطالعه موردی بر روی دو برادر، گلن و جیم، دو برادر شنوا از والدین ناشنوا، تایید کننده همین واقعیت بود (Sach Bard, Johnson 1981). این دو برادر بسیار مطلوب مورد مراقبت قرار گرفتند و هیچ گونه محرومیت عاطفی نداشتند اما تجربه آن ها از زبان گفتاری بسیار محدود و فقط در حد تماشای تلویزیون بود. در زمان بررسی آن ها، جیم ( ماهه)، صحبت نمی کرد و گلن (3 سال و 9 ماهه)، قادر به استفاده از کلمات بود اما مورفولوژی و ساختار جمله ای که تولید می کرد بسیار خارج قاعده بود. آسیب شناسان گفتار و زبان مرتب آن ها را در منزل ویزیت می نمودند و با آن ها مکالمه می نمودند. آن ها خیلی در پی آموزش الگوی زبانی خاص به آن ها نبودند بلکه بیشتر بدنبال تعامل زبانی با آن ها بودند. در طی 6 ماه، زبان گلن کاملا متناسب با سن او گردید و جیم زبان نرمال فراگرفت. در زمان آخرین ارزیابی، گلن، یک کودک مدرسه روی حراف که در ردیف بهترین قاریان کلاس بود قرار گرفت

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/

تکنولوژی کمک شنوایی به منظورکاهش مشکلات ایجادشده به علت کم شنوایی فراهم شده است

وشامل تجهیزاتی ازقبیل تقویت کننده های شخصی، سیستم های ارتباط ازراه دور، سیستم های تقویت

کننده مکان های بزرگ، سمعک های تلویزیونی و وسایل هشداردهنده می باشد. برخی تجهیزات

کمک شنوایی می توانند به منظوربستن gap هنگام ارتباط درمکان های بزرگ ودرمحیط های

نویزی، به همراه سمعک به کارروند واین درحالی است که بسیاری ازاین تجهیزات stand alone

هستند ونیازبه یک وسیله همراه ندارند. تجهیزات کمک شنوایی باتوجه به علاقه ونیازهای مصرف

کنندگان وهم چنین بوسیله قانون سال 1990 امریکابرای افراد دارای معلولیت (ADA) که دست یابی

به ارتباط برای همه افراد دارای ناتوانی راتضمین می کند، توسعه پیداکرده اند.

تحت عنوان III توافق عمومی ADA، دست یابی به ارتباط درساختمان های عمومی وفضای باز،

مکان های اسکان، مکان های سروغذا ونوشیدنی، نمایشگاه ها ومحل های تفریح وسرگرمی، مکان

های تجمع عمومی، فروشگاه ها، مکان های خدماتی وپایگاه های حمل ونقل عمومی تضمین شده

است. تلفن های متنی، رمزگشاهای برنامه های تلویزیونی، نسخه قابل چاپ متون بزرگ، مترجمین

زبان اشاره ووسایل کمک شنوایی ممکن است دراین مکان ها مفید باشند. عنوان IV برای ارتباط

ازراه دور، دست یابی به ارتباط تلفنی را برای همه افراد باشنوایی آسیب دیده تضمین می کند وبرای

این کارازتجهیزاتی مثل سیستم های تقویت کننده استفاده می شود، که این سیستم ها کاربرد سخت

افزارهای تلفنی مرسوم رابه همراه یک تلفن متنی وباکمک های اپراتورترکیب می کند که این

اپراتورسریعا متون تایپ شده دریافت شده ازطریق یک TTY رابرای فرد باشنوایی نرمال به صدا

تبدیل می کند وبه طورعکس، اطلاعات گوینده رابرای فرد با آسیب شنوایی به متن تایپ می کند.

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/ 


متاسفانه بهبود قابل توجهی درجهت یابی

دربزرگسالان باکم شنوایی حسی عصبی یکطرفه، مشاهده نشده است. باوجود این قبیل محدودیت ها،

اما بزرگسالان با کم شنوایی یکطرفه ازتجهیزات BAHA راضی بودند وهیچ تردیدی درمشاهده بهبود

ارتباط درمحیط های مختلف وجود ندارد. همانند سایرتجهیزات قابل کاشت، کاندیدهای BAHA نیزباید

با درنظرگرفتن ریسک های جراحی، انتخاب شوند. اطلاعات بیشتردر مورد BAHA درفصل 35

موجود می باشد.

تکنولوژی کمک شنوایی به منظورکاهش مشکلات ایجادشده به علت کم شنوایی فراهم شده است

وشامل تجهیزاتی ازقبیل تقویت کننده های شخصی، سیستم های ارتباط ازراه دور، سیستم های تقویت

کننده مکان های بزرگ، سمعک های تلویزیونی و وسایل هشداردهنده می باشد. برخی تجهیزات

کمک شنوایی می توانند به منظوربستن gap هنگام ارتباط درمکان های بزرگ ودرمحیط های

نویزی، به همراه سمعک به کارروند واین درحالی است که بسیاری ازاین تجهیزات stand alone

هستند ونیازبه یک وسیله همراه ندارند. تجهیزات کمک شنوایی باتوجه به علاقه ونیازهای مصرف

کنندگان وهم چنین بوسیله قانون سال 1990 امریکابرای افراد دارای معلولیت (ADA) که دست یابی

به ارتباط برای همه افراد دارای ناتوانی راتضمین می کند، توسعه پیداکرده اند.

تحت عنوان III توافق عمومی ADA، دست یابی به ارتباط درساختمان های عمومی وفضای باز،

مکان های اسکان، مکان های سروغذا ونوشیدنی، نمایشگاه ها ومحل های تفریح وسرگرمی، مکان

های تجمع عمومی، فروشگاه ها، مکان های خدماتی وپایگاه های حمل ونقل عمومی تضمین شده

است. تلفن های متنی، رمزگشاهای برنامه های تلویزیونی، نسخه قابل چاپ متون بزرگ، مترجمین

زبان اشاره ووسایل کمک شنوایی ممکن است دراین مکان ها مفید باشند. 

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/


افرادی که LOC درونی دارند

معتقدند که اتفاقات زندگی برطبق رفتارهای خودشان رخ می دهد. درمقابل، LOC بیرونی درافرادی

دیده می شود که معتقدند نتایج براساس شانس، تقدیر وسایر عوامل مقتدرتعیین می شوند. بزرگسالانی

که به دنبال راه حل هایی برای مشکلات شنوایی شان هستند وهم چنین افرادی که ازتقویت کننده

استفاده می کنند، تمایل دارند که مسائل شان رابا تحلیل و روشنگری حل کنند در LOC بیشترحالت

درونی دارند. درنهایت اینکه آشنایی با کم شنوایی وکاربرد تقویت کننده نیزممکن است روی تصمیم

گیری برای پذیرش یا رد سمعک تاثیرداشته باشند.

باوجود عوامل بسیاری که مانع ازبه کاربردن سمعک می شوند، برای افزایش پذیرش سمعک وهم

چنین افزایش رضایت کاربران چه بایدکرد؟مشخص است که ادیولوژیست ها باید تاثیرعوامل

فیزیولوژیکی، اجتماعی وشخصیتی فرد را روی پذیرش وکاربرد تقویت کننده درنظربگیرند.

کاندیدهای استفاده ازسمعک باید انتظارات واقع بینانه باتوجه به مزایا ومحدودیت های کاربرد سمعک

داشته باشند. ابزارهای مشاوره همانند نتایج مورد انتظارازمقیاس مالکیت سمعک، می توانند برای

بررسی انتظارات وبحث با بیماربه منظورتشویق به استفاده ازتقویت کننده، مفید باشند. انتخاب یک

سمعک مناسب که راحتی وسهولت تنظیم را تضمین می کند، ضروری است. وجود چندین حافظه،

میکروفون های directional ومدارهای تراکمی، مواردی هستند که تازمان اخیر دردسترس نبودند

ومی توانند به منظورتشویق بیماربرای استفاده ازسمعک به کارروند، اما این گزینه ها باید برای

تطابق بانیازهای بیمار به دقت انتخاب شوند. اگرچه بیشترافراد تکنولوژی های جدید راترجیح می

دهند اما محدودیت های فیزیکی وشناختی ممکن است سودمندی این قبیل تجهیزات را کاهش دهند. به

منظور دست یابی به اطلاعات بیشتر درمورد سمعک ومشخصات تکنولوژی های جدید به فصل 35

مراجعه کنید.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%aa%d8%b1%d8%aa%d9%88%d9%86/ 


در حالی که بایستی هدف تمامی نظم ها برای رشد برنامه های مدیریتی هم تراز با مدارک پژوهشی برای حمیایت از آن ها باشد،اما همیشه به این صورت نیست.در شنوایی شناسی به تنهایی  تعداد صفحات انتشار یافته در عمده مجلات از 200 تا در سال1960به 1700 تا در یکسال،رشد کرده است(تورن،2003).پس شنوایی شناس به خواندن بیش از 5 صفحه در روز در تمام طول 365روز سال نیاز دارد.اگر به مقالات علم شنوایی افزوده گردد،این افزایش به 4350 صفحه در یکسال و نیاز به خواندن 12 صفحه در روز خواهد بود.حفاظت سلامتی شنوایی در این وضعیت دشوار،یکسان و واحد نمی باشد.چه چیزی در رشته ی ما واحد می باشد،بهرحال مبنای علمی در اعمال تصمیمات پزشکی بسیار دورتر از رشد پیشرفت دستگاه های تقویتی می باشد(کوکس،2005، موتسی و همکاران1999).بدلیل بخش محدودیت های سرمایه ای،تحقیقات موثر بسته به سازندگان  دارد و تحقیق های موثر بعد از پیشرفت های جدید تکنولوژی صورت خواهد گرفت ویا حتی با تحقیقات جدیدتر جابجا می شود.بنابراین این معضل ها رشد می کند.در برنامه های تربیتی جدید بر مبنای کار عملی با برنامه آموزشی  پیوند دارد.به عنوان دوره قرار گیری آزاد یا در طول دوره های مدیریت پزشکی،جاگذاری می شود.

به طور واضح مشکلات دستی را معرفی می کند،جستجوی مدارک، ارزیابی نقادانه مدارک،تنظیم توصیه و ارزیابی نتیجه.هر گام نیازمند آموزش و تمرین است.سطوح مدرک،درجه مدرک،میزان اثر،تمایل و غیره نیازمند مطالعه و تمرین هستند.برای اطلاعات بیشتر در مورد این موضوع،افراد علاقه مند به این منابع مراجعه نمایند(انجمن گفتار- زبان شنوایی آمریکا2004،کوکس2005،تورن2003).

هدف این فصل،خلاصه حالت هنر مربوط به انواع سمعک ها،تکنولوژی ها و ویژگی های پیشرفته است.شنونده مخاطب شامل دانش آموزان و شنوایی شناسان است.هیچ حوزه شنوایی شناسی به اندازه تغییرات تکنولوژی های سمعک،تغییر نکرده است.زمانی که هدف هر معلم یا برنامه خوب امید به تشویق و ایجاد علاقه مندی برای خواندن ویادگیری  است،بنابراین دنبال کردن پیشرفت های جدید در تکنولوژی،زمان بر است.این فصل نقطه شروعی برای آغاز است و هنوز هم چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که کشف نشده است.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


هی وبنتلر(2006)،تاثیر دو لگاریتم فیدبک در 4 وضعیت بازآوایی با استفاده از صداهای گفتاری به عنوان تحریک ورودی را ارزیابی نمودند.آن ها توجه کردند که خروجی سمعک در محیط هایی که حداقل بازآوایی دارند(اتاقک آتیکی)،بسیار پایدار است، در حالی که یک اثر قابل توجه بر روی هدروم MSG دارد.

گروث(2006) هشدار داد که تهیه بهره پایدار اضافی اطمینان نمی دهد که تقویت سیگنال نگهدارنده باشد.به این دلیل ادیولوژیست ها هشدار به ارزیابی خروجی ویژگی آتیکی(القاکننده فیدبک خاموش در مقابل القا کننده فیدبک روشن) و هم درکی هشدار می دهند.بطور آتیکی سمعک ها ممکن است بهره بیشتری برای کاربر ارائه دهد اما به طور دریافتی سیگنال تقویت شده ممکن است که بطور امانت داری شده کاهش یابد.بدلیل آنکه هر کدام از الگوریتم ها متفاوت از بقیه است،ادیولوژیست بایستی تاثیر تمامی مدارات بوسیله ی ماسکه کردن/گوش دادن به مدل های مختلف و در حد امکان،آزمایش نماید.

1)بر روی استفاده سمعک 2) بر روی کاربرد حافظه/برنامه 3)خلاصه نتایجسیستم طبقه بندی ورودی(مثل درصد زمانی که شنونده در سکوت،نویز و گفتار در نویز و غیره است).واقعه نگاری داده ها یک ویژگی پردازشی نمی باشد اما می تواند که در مشاوره بیماران مفید باشد.مثلا اگر خلاصه سیستم طبقه بندی ورودی آشکار شود که بیمار در سطوح بالای 40%نویز زمینه در زمان است اما داده ها نشان میدهد که بیمار هرگز از میکروفون دایرکشنال استفاده نکرده است که مربوط به بازسازی ویژگی های اضافی تکنولوژی است که مناسب خواهد بود.واقعه نگاری داده ها همچنین نقش برجسته ای در تربیت پذیری سمعک ایفا می کند که در مراکز فروش شایع تر شده است،با واقعه نگاری تنظیم برتر در محیط های مختلف که متعاقبا داده در کلیدهای خودکار پارامترها و خصوصیات،اعمال می شود.

فایده سیستم FM آن است که نسبت سیگنال به نویز را در گوش شنونده بوسیله ی انتقال صدای گوینده از یک میکروفون که تقریبا نزدیک به سمت گوینده است را بهبود می بخشد.نتیجه مثبت و مربوطه به دلیل کاهش محسوس فاصله از گوینده به شنونده/دانش آموز است.گاهی اوقات سیستم FM برای دانش آموزان در مدارس ،مفید است.سیستمFMشامل یک میکروفون،انتقال دهنده،رسیور و برنامه های ارتباطی برای انتقال سیگنال از رسیور به گوش دانش آموزان است.این مسئله ممکن است که به این دلیل شکل گیرد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%b2%db%8c%d9%85%d9%86%d8%b3-%d8%b3%db%8c%da%af%d9%86%db%8c%d8%a7-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86/


البته وقتي كه اولين فركانس مشكل ساز تحت كنترل درآمد و ( بهره چند dB افزايش يافت) بعضي از فركانس هاي ديگر مشكل ساز خواهد شد و فاز بايد براي اين فركانس ها هم اصلاح شود.احتمالا مشكل مي شود همزيمان فاز رضايت بخش در همه ي فركانس ها بدست آيدو. شبيه روش هاي كه در بخش بحث شده اين روش مي تواند بدين گونه كه اجازه دهد بهره اضافي بدست آيد بدون نوسان فيدبك اما مشكل را كاملا از بين نمي برد.

مثلا با روش هاي ديگر اگر مشكلات فاز فيدبك تغيير كند سپس همچنين دستكاري فاز احتياج شده تغيير مي كند. بنابراين ابزاري كه به طور مداوم ( يا در كمترين تناوب) تغيير فاز مورد نياز براي اجتناب از فيدبك را مانيتور مي كنند نسبت به انهايي كه فقط يكبار در زمان فيتينگ تنظيم مي شوند به احتمال زياد مزاياي بيشتري دارند.طراحان سمعك مدتي زياد است كه كنترل فاز اوليه را استفاده مي كنند. جابجا كردن اتصالات بعد فن ( اگر امكان داشته باشد) 0 به فاز پاسخ اضافه مي كند كه در 50%  ا موارد و اجازه مي دهد يك بهره بزرگتري بدون نوسان بدست آيد حداقل براي بعضي تنظيمات تن كنترل ها

تكنيك بعدي عمداً بهره و فاز پاسخ سمعك را با هم تغيير مي دهد. به جاي دستكاري بهر سمعك، يك مسير دستي ديگر با بهره و فا مناسب مناسب اضافه مي كنيم تا مسير نشت خارجي را حذف كند مطابق شكل 7.13 به عبارت ديگر در يك فركانس خاص دو مسير فيدبك شدت سيگنال يكساني عبور مي دهد اما اين سيگنال ها فاز مخالف  دارند بنابراين فيدبك اين دو سيگنال صفر خواهد شد و فيدبك خالص صفر مي شود بدون وجود هيچ فيدبكي هيچ نوساني نمي تواند وجود داشته باشد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%aa%d8%b1%d8%aa%d9%88%d9%86/ 


روش هاي ديگر گشاه نوسان فيدبك تغيير عمدي فاز پاسخ است هدف تضمين اين است  كه در هر فركانس جائيكه بهره به قدر كافي بزرگ است تا نوسان ايجاد كند فاز پاسخ laop باعث مي شود فيدبك بيشتر منفي باشد تا مثبت. پاسخ بهره فركانس و پاسخ فاز فركانس كامل حلقه بازخوردي براي يك سمعك ITE است. 

اين بوسيله ي قطع ارتباط بين تقويت كننده و رسيور اندازه گيري شده و سپس يك تست سيگنال درون رسيور تزريق مي شود آزمون سيگنال بيرون از رسيور مي رود بر مي گردد مسير نشست به ميكروفن بعد درون آمپلي فاير و سرانجام به نقطه كه به طور معمول متصل به رسيور است برمي گردد. دانه و فاز سيگنال آزمون (test signal) به اين نقطه مي رسد سپس پاسخ كاملا حلقه باز خوردي نشان داده شده مي تواند گفته شود كه فاز در فركانس 1200، 3500، 600 Hz سفر است بنابراين نوسان فيدبك مي تواند در هر يك از اين فركانس ها اتفاق بيفتد كه هر كدام به حلقه بهره بستگي دارد . اگر تنظيمات v.C افزايش يابد بديهي است كه از ميان اين فركانس هاي فيدبك بالقوه در ابتدا در فركانس 3500 Hz بهره لوپ مثبت خواهد شد. 

بنابراين اين مسئله سازترين فركانس است.پاسخ فركانسي بهره و پاسخ فركانسي فازي يك سمعك داخل گوشي (ITE) اگر فاز پاسخ 3500 اصلاح شده بود تا اينكه آن نزديك 0 به جاي 0 بود نوسان طولاني در اين فركانس ممكن نخواهد بود نوسان طولاني در اين فركانس ممكن نخواهند بود . فاز پاسخ مي تواند بوسيله اضافه كردن يك all- pasfilter دستكاري شود all passfilter يك كه بهره يكساني در همه فركانس ها دارد اما اين هم بر فاز در بعضي يا همه فركانس ها تاثير مي گذارد. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%aa%d8%b1%d8%aa%d9%88%d9%86/


عوامل مربوط به پیام شامل پیچیدگی های زبانی وحشومی باشد. خرید سمعک اتیکن لب خوانی وگفتارخوانی برای پیام 

های ساده راحت تراست. فهمیدن پیام های کوتاه ترنسبت به پیام های طولانی تر که تمایل به کاهش 

ازطریق اثرات هم تولیدی دارند، آسان تراست. هم آوایی یا سردرگمی دربین کلمات مشابه بینایی 

(مثل pan، man، ban) ممکن است درتشخیص کلمات جدا ازهم مشکل ایجاد کند. تشخیص پیام 

های با محتوای قابل پیش بینی (مثل دستورالعمل هایی درمورد چگونگی رانندگی کردن، رشد 

سبزیجات، نقاشی یک اتاق) نسبت به پیام های دارای راهنمایی های اندک یاعدم راهنمایی های زمینه 

ای (مثل نام افراد ومکان ها، شماره تلفن وآدرس) راحت تراست.

عوامل موقعیتی یا محیطی تاثیرگذار شامل انسدادبینایی بین گوینده وشنونده (همانند زمانی که 

فردازاتاق دیگر یا ازفاصله زیادی صحبت می کند) که مانع از استفاده ازراهنمایی های لب خوانی 

می شود، حواس پرتی (مثل صحبت درموقعیتی که توجه فرد روی یک واقعه غیرمعمول متمرکزشده 

است)، نورضعیف (مثل بارها وکلوب های شبانه) ووجود نویز رقابتی (مثل نویزترافیک، موزیک 

زمینه، نویزساخت وساز) می باشد.

مشکل درتعیین وتعریف اثراین عوامل روی ارتباط هم چنین مشکل درکاهش آنها به یک میزان 

متوسط (یعنی فرستنده متوسط، شنونده متوسط، پیام های روزانه ووضعیت های محیطی معمول) 

روی توسعه استانداردسازی های ابزارهای ارزیابی بالینی تاثیرمنفی دارد، برای اشاره به اینکه 

اساسا هیچ اندازه گیری پذیرفته شده عمومی جدیدی بعداززمان جنگ جهانی دوم توسعه پیدانکرده 

است! درنتیجه منابع اندکی برای آزمایشگران وجود دارد، اما برای ارزیابی مهارت های لب خوانی/ 

گفتارخوانی موارد زیربه کارمی روند: 1)عامل تست تاریخ دار (مثل Ultey، 1964) با اداره زندگی 

باعدم کنترل یا کنترل اندک روی عوامل مربوط به فرستنده 2)عاملی که برای ارزیابی بازشناسی 

کلمه یاجمله ازطریق شنوایی توسعه پیداکرده واستانداردسازی سازی شده است، مثل تست شنوایی 

لیست کلمات تک سیلابی No.6 (NU-6) دانشگاه Northwestern ، که این عامل زندگی را اداره 

می کندیا بوسیله ثبت عمل می کند. 3)عامل ایجاد شده توسط آزمایشگر که برای اهداف قبل 

وبعدازدرمان به منظوررضایت ازبرنامه آزمایشگر، سازمان کمک های مالی یاعلایق مراجعان برای 

نشان دادن نیازبه مداخله وهم چنین کارایی مداخله بالینی توسعه پیداکرده است. 4) عامل توسعه یافته 

توسط توسعه دهنده های تولیدات شنوایی برای نشان دادن سودمندی کاربردی تکنولوژی درحال 

ظهور.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%aa%db%8c%da%a9%d9%86/


صرف نظراز برنامه ریزی خرید سمعک استارکی برای یک برنامه آموزشی جامع لب خوانی/گفتارخوانی، هرگونه تلاش
برای ارزیابی مستقیم مهارت های تحلیلی (یعنی توانایی تشخیص واج ها، سیلاب ها وکلمات تک
سیلابی) موردنیاز برای لب خوانی وهم چنین برای ارزیابی مهارت های ترکیبی (یعنی توانایی
بازشناسی عبارات، جملات وگفتار پیوسته) لازم برای گفتارخوانی، نیزباید انجام گیرد. قبل ازاین
روند باید غربالگری دقت بینایی دوچشمی به منظوربررسی توانایی فیزیکی اساسی برای درک بینایی
گفتارویا برای توجیه ارجاع برای آزمایشات بعدی توسط یک بینایی سنج ومتخصص چشم، صورت
گیرد. مشکلات ارتباط بینایی درک شده توسط خودفرد باید با استفاده ازیک پرسشنامه معلولیت
شنوایی مناسب مثل پرسشنامه کارایی شنوایی ، بررسی شود. معیارهای معلولیت مثل مشخصات
ارتباطی برای فردبا شنوایی آسیب دیده، نیزمی تواند برای تعیین محیط های ارتباطی چالش برانگیز
واطلاعات غربالگری وکاربرد استراتژی های ارتباطی مناسب به کارروند.
روش های مختلفی برای آموزش لب خوانی/گفتارخوانی درطول سالیان پیشنهادشده است. روش های
اولیه شامل شامل هردوروش های تحلیلی وروش های ترکیبی می باشند که روش های تحلیلی
برتمرینات سیلاب تاکیدمی کند (مثل روش Meuller-Walle) وروش های ترکیبی ازمحرک طول-
جمله ونشانه های بافتی استفاده می کند (مثل روش Nitchie). Jeffers وBarley عوامل
فیزیولوژیک کلیدی ومهم برای لب خوانی/گفتارخوانی موفق راتعیین کردند. این عوامل شامل تاکید
روی درک محیطی (پروسه فیزیکی تشخیص اطلاعات گفتاری بینایی)، مهارت ادراکی (توانایی
ترسیم واصلاح استنباط مفهومی وادراکی) وسرعت درک می باشد. استنباط مفهومی (perceptual
closure) به تعیین عوامل پیام مثل اجزای کلمات اشاره دارد درحالی که استنباط ادراکی
(conceptual closure) به تشخیص معنای پیام مربوط است. این دواستنباط باهم اساس ترکیب
کلمات راتشکیل می دهند که یک پروسه اساسی درفهم پیام های روزمره می باشد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%da%a9%db%8c/

اجتماعی ومیزان اعتمادبه نفس آنها، گزارش کردند. Vermeire وهمکارانش سه گروه ازبزرگسالان 
را مورد مطالعه قرار دادند (  ≤ 55 ساله، 56 تا 69 ، ≥ 70 ساله )؛ آنها بهبود دربازشناسی گفتار 
ومیزان کیفیت زندگی درهرسه گروه راگزارش کردند بااین حال میزان بهبود درگروه مسن تر 
(بادرنظرگرفتن متوسط آستانه های تون خالص بعدازعمل) نسبت به دوگروه دیگرکمتر بود. پیشرفت 
درتکنولوژی کاشت وهم چنین درک بهترازتاثیر کاشت روی مکانیسم شنوایی مرکزی، سودمندی 
کاشت دربزرگسالان با CIs را افزایش می دهد. به منظور دست یابی به یک بحث کامل ودقیق 
درمورد CIs به فصل 40 مراجعه شود.
یکی ازمزایای افزوده کاشت دربزرگسالان تسکین وزوز می باشد. دریک بازبینی روی منابع موجود 
درباره CI، نتایج 17 مطالعه نشان داد که اکثریت بزرگسالان با CI، کاهش شدت وزوزشان راگزارش 
کرده اند وتنها تعداد اندکی (<9%) افزایش شدت وزوزشان راگزارش کرده اند.نکته جالب توجه این 
است که اگرچه به طورمعمول CIs به صورت یکطرفه به کارمی رود اما برخی افراد کاهش وزوز 
دوطرفه راگزارش کردند. 
دومین گروه ازتجهیزات قابل کاشت، سمعک های استخوانی لنگری (BAHA) می باشند. این روش 
ممکن است برای بزرگسالان باکم شنوایی انتقالی وآمیخته وهم چنین بزرگسالان باکم شنوایی حسی 
عصبی یکطرفه که تکنیک های سابق مدیریت کم شنوایی برای آنها مفیدنیست، مناسب باشد. همانند
 CIs، BAHA نیزیک درمان تصویب شده درسازمان غذا ودارو (FDA) می باشد. درمقایسه باسمعک 
های BC مرسوم، سیستم های BAHA کیفیت صدای بهترو راحتی بیشتری رافراهم می کنند. این 
سیستم ها برای بزرگسالان با اتیولوژی های مختلف مثل بدشکلی های گوش خارجی یا میانی، 
بیماری های مزمن گوش میانی، اتواسکلروز، نورومای اتیک وتروما نیزمفید می باشند. افزایش 
حساسیت درتمایزصدا وگفتار نیز گزارش شده است. متاسفانه بهبود قابل توجهی درجهت یابی 
دربزرگسالان باکم شنوایی حسی عصبی یکطرفه، مشاهده نشده است. باوجود این قبیل محدودیت ها، 
اما بزرگسالان با کم شنوایی یکطرفه ازتجهیزات BAHA راضی بودند وهیچ تردیدی درمشاهده بهبود 
ارتباط درمحیط های مختلف وجود ندارد. همانند سایرتجهیزات قابل کاشت، کاندیدهای BAHA نیزباید 
با درنظرگرفتن ریسک های جراحی، انتخاب شوند. اطلاعات بیشتردر مورد BAHA درفصل 35 
موجود می باشد. 

منبع:

https://tehransafir.com/

اگرچه اکثران کاربران سمعک بیان می کنند که ازسمعک شان راضی هستند اما بیشتربزرگسالان کم 
شنوا، هم چنان به مخالفت دراستفاده ازسمعک ادامه می دهند. ترکیبی ازعوامل، کارایی تقویت کننده 
راتحت تاثیر قرارمی دهند. بزرگسالان بیان می کنند که احساس خودشان ازکاهش حساسیت شنوایی، 
معمول ترین علت خریداری سمعک می باشد. به طورمعمول افرادی که پیشنهادات برای استفاده 
ازتقویت کننده رانمی پذیرند، هنوزباورنکرده اند که کم شنوایی آنها به اندازه ای شدیدشده که آنها باید 
ازسمعک استفاده کنند. عامل دیگری که روی کاربرد سمعک تاثیر می گذارد، حمایت اجتماعی می 
باشد؛ عواملی چون تشویق ازطرف همسر، خانواده، پزشک وادیولوژیست به طورقوی روی پذیرش 
تقویت کننده تاثیر می گذارند. درمقابل، بارمالی وننگ وابسته به استفاده ازسمعک ازعواملی هستند 
که اغلب به عنوان موانع کاربرد سمعک ذکرمی شوند. بااین حال، گزارشات اخیر پیشنهاد می کنند 
که هزینه ممکن است نسبت به عوامل مربوط به شخصیت، سلامت وآمارگیری ازاهمیت کمتری 
برخوردار باشد. دریک مطالعه اخیرانجام شده درسوئد به این نتیجه دست یافتند که درافرادمسنی که 
کاندید مناسبی برای استفاده ازسمعک بودند وسمعک به طوررایگان دراختیار آنها قرارمی گرفت، 
تنها 6% آنها به مزیت این پیشنهاد توجه کردند. با مطالعه روی افرادی که سمعک را ننگ می 
دانستند، به این نتیجه رسیدند که این عکس العمل های منفی نسبت به کاربرد سمعک بیشتردر افراد 
جوانتر رایج است. تفاوت های شخصیتی مثل اعتماد به نفس، برون گرایی واضطراب می توانند 
روی درک سمعک به عنوان یک عیب تاثیر داشته باشند، درحالیکه روش های کنارآمدن باسمعک 
ومنبع کنترل (LOC) نیزروی پذیرش سمعک تاثیر دارند. LOC به این مسئله که افراد چگونه توانایی 
شان رابرای اطمینان ازیک نتیجه مطلوب درک می کنند، اشاره دارد. افرادی که LOC درونی دارند 
معتقدند که اتفاقات زندگی برطبق رفتارهای خودشان رخ می دهد. درمقابل، LOC بیرونی درافرادی 
دیده می شود که معتقدند نتایج براساس شانس، تقدیر وسایر عوامل مقتدرتعیین می شوند. بزرگسالانی 
که به دنبال راه حل هایی برای مشکلات شنوایی شان هستند وهم چنین افرادی که ازتقویت کننده 
استفاده می کنند، تمایل دارند که مسائل شان رابا تحلیل و روشنگری حل کنند در LOC بیشترحالت 
درونی دارند. درنهایت اینکه آشنایی با کم شنوایی وکاربرد تقویت کننده نیزممکن است روی تصمیم 
گیری برای پذیرش یا رد سمعک تاثیرداشته باشند.

منبع:

https://tehransafir.com/

درمان این اختلالات باتوجه به اتیولوژی وعلائم بیمار متغیراست ومعمولا این درمان توسط پزشکان 

وفیزیوتراپان صورت می گیرد. اگرچه برخی ادیولوژیست ها نیز در درمان این اختلالات مشارکت 

می کنند. برخی وضعیت ها ممکن است خودبخود بهبود یابند، درحالی که سایروضعیت ها با فعالیت 

هایی مثل تمرینات Epley یا Brant-Darroff، تمرینات سازش پذیری gaze، دارودرمانی (مثل 

استروئیدها، داروهای ضدسرگیجه، دیورتیک ها) یاجراحی درمان می شوند. مشخص شده که 

مواردی مثل آموزش حفظ تعادل، تمرینات افزایش توانایی وانعطاف پذیری وبهبود طرز ایستادن نیز 

برای کاهش خطرسقوط، کاهش dizziness وافزایش اطمینان مفید می باشند. بیمارانی که علائم 

dizziness واختلالات تعادل (مثل تاریخچه ای ازسقوط) راگزارش می کنند، باید به پزشک ارجاع 

داده شوند ودرمورد فواید درمان مناسب به آنها مشاوره داده شود.

خلاصه

بزرگسالان دارای مشکلات مربوط به شنوایی یک جمعیت ناهمگون را تشکیل می دهند. شروع، 

اتیولوژی واثرات بسیار متنوع اند. تعداد بزرگسالانی که ممکن است مدیریت کم شنوایی حرفه ای 

وبرمحورفرد برای آنها مفید باشد، بسیار است واین تعداد روبه افزایش است. ادیولوژیست ها باید 

برای ارائه خدمات جامع که به این نیازهای پیچیده رسیدگی می کنند، آماده باشند. دراین فصل معرفی 

کوتاهی از روش ها وتکنولوژی های مختلف که می توانند برای کمک به بزرگسالان برای غلبه 

برموانع احساسی/فیزیکی تحمیل شده توسط کم شنوایی وبهبود کیفیت زندگی آنها به کار روند، فراهم 

شده است. ادیولوژیست ها می توانند یک تفاوت مهم درزندگی این افراد ایجاد کنند.  

منبع:

https://tehransafir.com/

مدیریت جامع کم شنوایی برای  بزرگسالان باید شامل توجه به تعادل و dizziness باشد. حدود نیمی 
ازبزرگسالان 65 ساله وبالاترهرسال سقوط راتجربه می کنند. به طورمحافظه کارانه، تخمین زده 
شده که 30% این سقوط هارامی توان به اختلالات تعادل وdizziness نسبت داد. درواقع، گزارشات
 Lesser روی 248 بزرگسال مسن دارای تجربه سقوط نشان داد که 80% این افراد علائم آسیب 
وستیبولار رادریکسال گذشته قبل ازسقوط تجربه کرده اند. اگرچه به طورمعمول ادیولوژیست ها 
درتشخیص مشکلات وستیبولار نسبت به درمان نقش مهم تری دارند، اما اطلاع ازعلت های این 
مشکلات وگزینه های درمان برای ادیولوژیست مهم می باشد. 
Dizziness ومشکلات تعادل ممکن است به علت عوامل مختلفی ایجادشوند. حفظ تعادل به تلفیق 
مرکزی نشانه های سیستم های وستیبولار، بینایی وحس عمقی وابسته است. برخلاف کودکان وافراد 
جوانترکه برای حفظ تعادل بیشتربه نشانه های وستیبولارو حس عمقی متکی هستند، اما بزرگسالان 
مسن بیشتربه راهنمایی های بینایی وحس عمقی وابسته هستند. متاسفانه دربزرگسالان مسن ممکن 
است کاهش گیرنده های حسی هرسه سیستم را داشته باشیم. مواردی مثل ناسازگاری های حسی، 
تلفیق مرکزی ضعیف، توانایی عضلانی محدود، کاهش سرعت پردازش، عملکرد ناهنجارسیستم 
حرکتی و زوال شناختی هرکدام به تنهایی یابه صورت ترکیب باهم می توانند به dizziness و 
مشکلات تعادلی نسبت داده شوند. بزرگسالان با لابیرنتیت، بیماری منیر، بیماری های عروقی، 
بیماری های نورولوژیک (مثل پارکینسون)، نوروپاتی محیطی، تومور سیستم عصبی مرکزی و 
مصرف داروهای اتوتوکسیک ممکن است علائمی از dizziness واختلال تعادل راگزارش کنند.
 Dizziness هم چنین ممکن است به عوامل فیزیولوژک مثل اضطراب واختلالات phobic مربوط 
باشد. 

منبع:

https://tehransafir.com/ 


   به نظر می رسد که کودکان کم شنوا برای توسعه این قابلیت های اجتماعی در خطر هستند  . برای

مثال گروهی شامل 40 والدین پرسشنامه ای را کامل کردند و نشان دادند که در کل کودکان کم

شنوای آنها به طور معمول مشکلات بیشتری هنگام تعامل با دیگران و ایجاد روابط دوستی نسبت به

خواهرن یا برادران با شنوایی نرمالشان دارند. خود کودکان نیز مورد مصاحبه قرار گرفتند و50%

آنها نگرانی درباره هم سالان و روابط اجتماعیشان را بیان کردند. بسیاری از کودکان ترسشان از

تمسخر و خجالت هنگام استفاده از سمعک را ذکر نکردند و بسیاری دیگر نیز گزارش کردند که

بیشتروقتشان را تنهامی گذرانند. محققین به منظور بررسی اینکه آیا این مشکلات اجتماعی فقط در

بین افرادی که هنوز به بلوغ نرسیده اند معمول است، 58کودک بدون کم شنوایی را نیز مورد

مصاحبه قرار دادند. بعد از بررسی پاسخ های بدست آمده از دو کودک که به یک مدرسه جدید منتقل

شده بودند، تنها 12%این کودکان داشتن مشکل برای پیدا کردن دوست یا مورد تمسخر واقع شدن را

گزارش کردند .

اکثر اطلاعاتی که تا اینجا بررسی شدند روی کودکان دبستانی تمرکز کرده بودند. در سنین نوجوانی

علاوه بر تشدید چالش های موجود، چالش های جدیدی نیز به وجود می آید. بلوغ مرحله ای از

زندگی است که در آن عوامل تکاملی مهمی شامل وابستگی به گروه هم سالان، شکل گیری

شخصیت، آمادگی شغلی وسازگاری با تغییرات فیزیولوژیک روی می دهند. در طول این زمان پر

تلاطم، علاوه بر تردید ونوسانات رفتاری، احساس خجالت نیزافزایش می یابد. همه نوجوانان کم شنوا

یا بدون کم شنوایی ممکن است احساس کنند به وسیله عواطفی که بیان آنها برایشان سخت است، تحت

فشارقرارگرفته اند و وجود کم شنوایی ممکن است تنش های نوجوانان برای خود آگاهی وابراز

وتصریح عقاید و خصوصیات خود را تشدید کند.

همانطورکه پیش ازاین ذکرشد، روابط هم سالان برای نوجوانان دارای برترین اهمیت می باشد، با

این حال درصورت وجود کم شنوایی این روابط ممکن است تحت تنش قرار بگیرد. مادران گزارش

کرده اند که به نظرمی رسد بچه های نوجوان کم شنوایشان پیوند عاطفی کمتری با دوستانشان دارند

و همچنین این روابط دوستی شکننده ترمی باشد. زمانی که ما چگونگی کمک روابط هم سالان به

نوجوانان برای تعریف خودشان را درنظرمی گیریم، دراین موارد بودن با سایر نوجوانان کم شنوا

ممکن است تاثیری مهم تراز چیزی که مورد انتظاراست داشته باشند. بیش از  220دانش آموز مورد

بررسی دریک مطالعه نشان داده اند که آنها ترجیح می دهند که بیشتروقتشان رابا سایر دانش آموزان

کم شنوا بگذرانند چون این روابط برایشان عمیق ترورضایت بخش ترمی باشد.

منبع:

https://tehransafir.com/


به این دلیل که فراگیری زبان برای تکامل فردضروری می باشد، درنتیجه بروزتاخیر درفراگیری

زبان به طورمضرتکامل فرد راتحت تاثیرقرار خواهد داد. درواقع این همبستگی درچندین مطالعه

اثبات شده ودربخش بعد نیزتوضیح داده می شود.

یک فردبرای توصیف، تفسیر ودرنهایت درک ماهیت انتزاعی احساساتش، از زبان استفاده می کند.

به علت نقص های زبان درکودکانی که باکم شنوایی بزرگ می شوند، ممکن است آنها تجربه

محدودی ازابراز خصوصیات خود داشته باشند وتاخیرمتعاقبی نیزدرآگاهی ودرک احساسات خودشان

علاوه براحساسات دیگران داشته باشند. آنهابخاطرکم شنوایی شان اغلب گفته های افرادی که درمورد

احساساتشان صحبت می کنند را ازدست می دهند وهم چنین نمی توانند احساساتشان درباره وضعیت

ها رابه طورشفاهی مدیریت کنند.

محققان نشان داده اند زمانی که به علت کم شنوایی توسعه زبان به تاخیربیفتد، کودکان اغلب دقت

کمتری درتعیین حالات عاطفی دیگران دارند وهم چنین نسبت به کودکان بدون کم شنوایی، درک

ضعیف تری ازکلمات عاطفی دارند. واژگان عاطفی چگونگی احساس یک فردرا توصیف می کنند،

وشامل صفت هایی مثل ناامید، سردرگم، مستاصل، نامطمئن، مطمئن، خرسند یابی میل می باشد.

نویسنده Amy Tan دیدگاهی را درمورد اینکه چطورکلمات، معانی را ارائه می کنند، دراختیار می

گذارد. اودرخانواده ای دوزبانه بزرگ شد، اوبه این موضوع پی برد که وی برخی کلمات رابعداز

زمان معمول یادگرفت. اودرسنین اولیه بزرگسالی، کلمه مربوط به رنگ ارغوانی رایاد گرفت.

زمانی که اواین کلمه رایاد گرفت، اواین رنگ ارغوانی را درهمه جامی دید! البته این رنگ همیشه

آنجا بود، امابدون وجود کلمه ای مختص آن، اوقبل ازآن متوجه این رنگ نشده بود. این اصل

درمورد درک چگونگی احساسات نیزصادق است: درواقع فرد نمی تواند تازمانی که یک کلمه به آن

احساس اختصاص داده نشده، آن را درک کند. (خوانندگان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره اهمیت

توسعه عاطفی کلی، به مطالعات Goleman ارجاع داده می شوند.)

بابزرگ شدن کودک دنیای اجتماعی اش نیزتوسعه می یابد وهم سالانش را دربرمی گیرد. دراین

دوره نیزمشکلاتی دربین کودکان کم شنوا، مشاهده شده است؛ به علت تاخیرکودکان کم شنوادر توسعه

مهارت های ارتباطی، این کودکان فرصت های کمتری برای تعامل با همسالانشان دارند، درنتیجه

باعث می شود آنها برای یادگیری "قواعداجتماعی حاکم برارتباط" مشکل داشته باشند.

منبع:

https://tehransafir.com/


به تفاوت های عمده بین دسته های مختلف زبانی "پارامتر های تفاوت" گفته می شود (parameters of variation). این موضوع چطور با فرضیه UG سازگار است؟ گرامر همگانی (UG) مجموعه ای از ویژگی ها و اصول کلی سازمانبندی و عملکردی را شامل می شود که باید در تمام زبان ها مشابه باشند. مثلا تمام زبان ها هجاهایی دارند که از واکه ها تشکیل شده، تمام زبان ها جمله هایی دارند که فاعل، فعل و مفعول دارد. گرامر همگانی محدوده ای از موقعیت های مختلف را که در زبان مجاز هستند (یا تغییرات پارامتریکِ ممکن) را مشخص می کند. به عنوان مثال، زبان ها اجازه می دهند که هجای خوشه همخوان نهایی ساده یا پیچیده باشد، زبان ها نقش های گرامری را بوسیله مورفولوژی یا ترتیب کلمات مشخص می کنند. بر این اساس، تمامی زبان های بشری باید اصول سازمانبندی کلی که UG مشخص کرده پیروی کنند و تنها به شکلی که UG مشخص می کند با هم تفاوت داشته باشند.

سومین مشخصه همگانی زبان بشری این است که هر کدام از آنها دارای اندوخته واژگانی (lexicon) هستند. اندوخته واژگانی مجموعه ای از کلمات یک زبان است و بیشتر ویژگی های خاص هر زبان در همین واژگان است که وجود دارند. با این وجود واژگان همه زبان ها حاوی اطلاعات مشابهی است (مثل تلفظ، معنی، نقش دستوری و.) و واژه ها نسبت به یکدیگر به شیوه های مشابهی سازمانبندی می شوند. در انتهای این فصل هنگامی که برخی ویژگی های کلیدی اجزای فونولوژیک، مورفولوژیک و نحوی گرامر را توضیح دادیم مجددا به موضوع واژگان و سازمانبندی آن بر میگردیم.

منبع:

https://tehransafir.com/



تمامی زبان ها گرامری دارند  که از اجزای فونولوژیک و قواعد مربوط به سیستم صدایی آن زبان، اجزای مورفولوژیک و قواعد حاکم بر اَشکال کلمات و همینطور اجزای نحوی (syntactic) و قوانین حاکم بر ساختار جمله تشکیل شده است. جزئیات مربوط به زیرمجموعه های (subsystems) گرامر از زبانی به زبان دیگر متفاوت است اما وجود این اجزای مستقل، نوع اطلاعاتی که در خود دارند و شکل و خصوصیات گرامر آنها در تمامی زبان ها مشابه است. این نکته برای زبان هایی با رسوم ادبی طویل و زبان های فاقد سیستم نوشتاری، زبان هایی با میلیون ها گوینده در سراسر دنیا، زبان هایی با تنها چند گوینده در یک منطقه کوچک، زبان هایی که از گفتار به عنوان فضای اصلی انتقال اطلاعات استفاده می کنند و نیز زبان هایی که از اشارات دست و صورت استفاده می کنند (زبان اشاره) به همان میزان صحت دارد. شکل کلی، زیر سیستم ها، سازمان بندی و عملکرد گرامر همگی جهانی و همگانی بوده و بنابراین در تمامی زبا ها مشترک هستند.

یکی دیگر از ویژگی های همگانی زبان انسان این است که گرامر ویژه هر زبان توسط چیزی به نام گرامر همگانی یا Universal Grammar (UG) محدود شده است. UG شامل اصولی کلی است که در تمام زبان ها مشابه اند و مشخص می کند زبان ها به چه طرقی می توانند متفاوت باشند. ویژگی های مربوط به زبان های خاص تنها به چند طریق محدود از هم متفاوتند و این تفاوت ها موجب شکل گیری دسته های بزرگی از زبان ها می شود که در زمینه یک ویژگی خاص با هم مشابه هستند. به عنوان مثال، بعضی زبان ها عملکرد های گرامری در جملات (فاعل، فعل و مفعول) را عمدتا از جنبه مورفولوژی مشخص و علامت گذاری می کنند و فرم کلمات را تغییر می دهند. مثلا در زبان آلمانی کلمه ای که معنی " the man" را می دهد اگر فاعل باشد به شکل der Mann ، اگر مفعول مستقیم باشد den Mann و اگر مفعول غیر مستقیم باشد dem Mann خواهد بود. سایر زبان ها نقش های گرامری کلمات را با انواع و اقسام مرتب کردن آنها در جمله تعیین می کنند که اصطلاحا به آن word order گفته می شود. 

منبع:

 https://tehransafir.com/


تكنيك بعدي عمداً بهره و فاز پاسخ سمعك را با هم تغيير مي دهد. به جاي دستكاري بهر سمعك، يك مسير دستي ديگر با بهره و فا مناسب مناسب اضافه مي كنيم تا مسير نشت خارجي را حذف كند مطابق شكل 7.13 به عبارت ديگر در يك فركانس خاص دو مسير فيدبك شدت سيگنال يكساني عبور مي دهد اما اين سيگنال ها فاز مخالف  دارند بنابراين فيدبك اين دو سيگنال صفر خواهد شد و فيدبك خالص صفر مي شود بدون وجود هيچ فيدبكي هيچ نوساني نمي تواند وجود داشته باشد. 

به نظر مي رسد اين يك راه حل كامل و بي نقضي است اما همچون راه حل هاي ديگر مي تواند فقط بهره حداكثر قابل دسترسي را تا محدودي افزايش دهد. براي دستيابي به يك حذف خوب بهره و فاز مسير غيرعمدي بايد با دقت خوبي شناخته شود و تغييرات در اين مشخصه ها بايد قابل دستيابي باشد دو راه وجود دارد كه به اين مهم  دستيابيم. 

در روش اول، يك سيگنال آزمايشي (test signal) تزريق مي شود يا با يا بدون شكستن زنجيره تقويت اگر اين كار هنگامي كه شخ كم شنوا سمعك را اتفاده انجام شود سپس در حالي كه اندازه گيري انجام مي شود شخص يا سيگنال آزمايشي رامي شنود. ( و نه هيچ چند ديگر) و يا سيگنال آزمايشي به عنوان نويز پوششي سطح پايين كه در موازايي صداي تقويت شده قرار دارد ظاهر مي شود. شدت نمي تواند خيلي پايين باشد يا در غير اين صورت اندازه گيري خيلي دقيق نمي تواند باشد به طور شگفت آوري اين راه حل در ظاهر پيچيده در سمعك هاي تجاري براي نقص هاي شديد و عميق در چندين سال در دسترس قرار گرفته است. مدار اجازه مي دهد بهره قبل از شروع  فيدبك تقريبا dB10 افزايش يابد. سمعك از يك نويز مداوم تقريبا 12 دسي بل زير سطح شدت گفتار به عنوان سيگنال آزمايشي (test signal) استفاده مي كند . مشكل بزرگ آن اين است كه اگر استفاده كننده از سمعك DR خيلي بزرگي داشته باشد سيگنال آزمايشي شنيده مي شود يا حتي آزار دهنده مي شود. كمتر احتمال دارد كه اين در افراد  استفاده كننده از سمعك كه كم شنوايي شديد عميق دارند مشكل باشد چون اين قبيل افراد معمولا يك DR خيلي محدودي دارند، بنابراين كمتر احتمال دارد كه آنها سيگنال آزمايشي را بشنوند. 

 منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/



در فرهنگ هایی که زبان نوشتاری وجود دارد این امکان وجود ندارد که زبان نوشتاری به شیوه طبیعی و بدون آموزش هم چون زبان گفتاری توسط کودک فراگرفته شود. بعلاوه توانایی و روال یادگیری خواندن و نوشتن هم بسیار متفاوت بین افراد می باشد، برخی کودکان پیشرفت بسیار سریع با تلاش اندک و برخی نیاز به تلاش بیشتر دارند. فردی که خواندن و نوشتن فرانگرفته باشد مشکلات اجتماعی متعددی را تجربه می کند اما دارای شرایط پاتولوژیک تلقی نمی گردد، این عکس شرایطی است که فرد در معرض زبان قرار گرفته اما قادر به کسب آن نبوده، زیرا این شرایط پاتولوژیک تلقی می گردد.

شرایط پاتولوژیکی متعددی داریم از جمله دیسلکسی، که ناتوانی فرد در خواندن می باشد. خواندن پاسخ طبیعی در معرض زبان نوشتاری قرار گرفتن نمی باشد. این واقعیت ها همه به معنی این است که زبان نوشتاری یک پدیده فرهنگی است برخلاف زبان گفتاری که ماهیت بیولوژیکی دارد.

برخلاف زبان گفتاری، زبان نوشتاری از لحاظ سازماندهی و بازنمایی بسیار متفاوت می باشد.

 

 

خلاصه:

قابلیت کسب و بازنمایی سیستم زبان در مغز که منجر به شکل گیری گرامر جهانی می گردد بخشی از ویژگی های انسان بودن است مانند پوسچر بدن انسان و ماهیت دو پا راه رفتن او، به عبارتی مشابه دیگر ویژگی های آناتومیکی و فیزیولوژیکی می باشد. کسب زبان توسط کودک مستم سازمان گرفته شدن مغز به شیوه از پیش تعیین شده ژنتیکی در پاسخ به تجربیات زبانی کودک در محیط می باشد. زبان تنها سیستمی نمی باشد که اینگونه کار می کند. سیستم های بینایی و شنوایی هم از لحاظ ژنتیکی به گونه ای برنامه ریزی شده اند که سازماندهی و عملکردی مشابه دارند، اما اگر تحریکات بینایی و شنوایی در زمان مناسب حین تکامل ارائه نگردند، به درستی رشد و تکامل نمی یابند. تجربه قرار گیری در برابر دیگر حواس نیز در هر سیستم حسی ضروری می باشد. نکته مهم این است که سازماندهی پاسخ های نورولوژیک به طور دقیقی خاص هر گونه می باشد.

اینکه زبان به عنوان جزئی از سیستم نورولوژیکی انسان تکامل می یابد یا خیر مسئله ایست که بین سایکولینگوئیستیک ها، زبان شناسان و نورو لینگوئیست ها مورد بحث است. برخی معتقدند که تکامل زبان به موازات تکامل مغز اتفاق میفتد. برخی دیگر معتقدند که بعد از اینکه مغز به یک سایز مشخصی در طی تکامل رسید، به منظور تکامل زبان می بایست یک باز سازماندهی عظیمی رخ دهد.

فهم اینکه کدام یک از این بیانات صحیح می باشد دشوار است زیرا فسیل اجساد پیشینیان ما سرنخی در این زمینه ارائه نکرده اند. اگرچه فسیل جمجمه انسان نشان دهنده این است که نیمکره چپ بزرگتر از نیمکره راست است. صرفنظر از اینکه در گونه انسانی زبان چطور ایجاد می گردد، واضح است که این قابلیت منحصر به فرد انسانی عمیقا ریشه در بیولوژی انسانی دارد.

منبع:

https://tehransafir.com/


يك مسئله بزرگتر براي اسپكترام كاهنده ( و براي ينگ واينري)  اين است كه اسكپترام نويز بر اساس مشخصات نويز در طول شاينه هاي قبلي ( يا بازه هاي كوچكتر از ثانيه) تخمين زده شده است. متاسفانه تنها هم چنين گفتار با زمينه نويز مي تواند  مشخصه خود را به طور كاملي در يك زمان كوتاه تغيير دهند. در اين مورد هر دو نوع كاهنده هاي نويز سعي مي كنند يك نويزي كه به مدت طولاني حضور ندارد را از بين ببريد. 

از اين گذشته انها هيچ چيزي نمي دانند و بنابراين مي توان هيچ كاري نكرد در مورد نويز جديد كه در همان دم ( فقط) شروع شده يا در مورد نويزي كه در همان دم ( فقط) مشخصه خودش را تغيير داده. هر دو نوع سيستم ها خيلي مناسبند براي نويزهاي ثابت و يكنواخت( به طور تكنيكي نويزهاي ايستا ناميده مي شود) اين خيلي از نويزهاي ماشين ( دستگاه) و براي يك وسعت كمتر گفتار نامفهوم ( همهمه) يك تعداد زيادي از افراد ديگر را شامل خواهد بود. كاهش تاثيرات يك گوينده متناقض منفرد به طور خاص مشكل خواهد بود با هر دو ينگ واينري با كاهنده طيفي اگر چه ينگ  واينري و كاهنده واينري ممكن است خيلي متفاوت ديده شوند، آنها تاثيرات مشابه  آن روي يك سيگنال نويز دارند.

هر دو بهره را به مقدار زيادي در آن فركانس هايي كه SNR بدتر است كاهش مي دهند و وقتي نويز كوچكي اجازه نمي دهد  سيگنال تغيير كند. در واقع براي خيلي از پياده سازي هاي هر دو تاثيرات مساوي رياضياتي روي سيگنال ورودي دارند. تاثيرات دقيق آكوستيكي ه ردو طرح بستگي به پياده سازي و اجراي جزئيات دارد. 

 

شكل 7.10(سيستم كاهنده طيفي كاهش نويز از تبديل فوريه براي محاسبه طيف توان يك آشكارساز speech non speech براي تخمين توان ميانگين طيفي نويز و يك تبديل فوريه معكوس برايتبديل طيف اصلاح شده به ware form استفاده مي كند)


يكي از جزئيات مهم تفكيك فركانسي است كه قدرت سيگنال و نويز تعيين كننده است. اگر يك باند خيلي باريك استفاده شود SNR در فركانس هاي هارمونيك از صداهاي پريوديك تقويت شده مثل واكرها بزرگتر خواهد بود تشكيل تفكيك يك بهره بزرگي در بسامدي از هر هارمونيك خواهد داشت. و يك تضعيف بزرگي در مسير مياي بين هارمونيك ها فراهم خواهد كرد. بخاطر اينكه ان متفاوت است شكل ميخ مانند دارد يك چنين ي به

 Combfilter منسوب شده است.  comb filbet ها در  از بين بردن نويز بسيار موثرند، اما در طول تغيير پريو عناصر گفتار از قبيل تغيير فرمانت، آنها همچنين محتمل اند كه سيگنال گفتاري را تخريب كفتند. Comb filter ها مي توانند توليد كننده باشند به بوسيله تكنيك هاي ديگري، از قبيل قرار دادن شكل فيلت روي فركانس اصلي گفتار متاسفانه دست استخراج فركانس اصلي به طور بدي تحت تاثير نويز است در نتيجه Comb filter  فركانس هاي نامناسب را فقط وقتي كه خيلي محتاج است عبور مي دهد. 

در پايان ما بايد به خاطر داشته باشيم كه در حالي كه واينري و كاهنده اسكپترال مي توانند به طور كامل SNR افزايش دهند، و مي توانند راحتي گوش كردن را افزايش دهند آنها هنوز به افزايش قابليت فهم در نويزي كه به طور عادي اتفاق افتاده نرسيده اند. ( هنوز محققان خوش بين هستند با وجود 30 سال  نبود افزايش در قابليت فهم اميدوار هستند و تحقيق ادامه دارد) هر چند، فرصت هاي بزگي براي ابتكار در ادغام هاي واينري، كاهنده اسكپترال و چند ميكروفنه ها وجود دارد. 

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


دربزرگسالان باکم شنوایی حسی عصبی یکطرفه، مشاهده نشده است.  باوجود این قبیل محدودیت ها،

اما بزرگسالان با کم شنوایی یکطرفه ازتجهیزات BAHA راضی بودند وهیچ تردیدی درمشاهده بهبود

ارتباط درمحیط های مختلف وجود ندارد. همانند سایرتجهیزات قابل کاشت، کاندیدهای BAHA نیزباید

با درنظرگرفتن ریسک های جراحی، انتخاب شوند. اطلاعات بیشتردر مورد BAHA درفصل 35

موجود می باشد.

تکنولوژی کمک شنوایی به منظورکاهش مشکلات ایجادشده به علت کم شنوایی فراهم شده است

وشامل تجهیزاتی ازقبیل تقویت کننده های شخصی، سیستم های ارتباط ازراه دور، سیستم های تقویت

کننده مکان های بزرگ، سمعک های تلویزیونی و وسایل هشداردهنده می باشد. برخی تجهیزات

کمک شنوایی می توانند به منظوربستن gap هنگام ارتباط درمکان های بزرگ ودرمحیط های

نویزی، به همراه سمعک به کارروند واین درحالی است که بسیاری ازاین تجهیزات stand alone

هستند ونیازبه یک وسیله همراه ندارند. تجهیزات کمک شنوایی باتوجه به علاقه ونیازهای مصرف

کنندگان وهم چنین بوسیله قانون سال 1990 امریکابرای افراد دارای معلولیت (ADA) که دست یابی

به ارتباط برای همه افراد دارای ناتوانی راتضمین می کند، توسعه پیداکرده اند.

تحت عنوان III توافق عمومی ADA، دست یابی به ارتباط درساختمان های عمومی وفضای باز،

مکان های اسکان، مکان های سروغذا ونوشیدنی، نمایشگاه ها ومحل های تفریح وسرگرمی، مکان

های تجمع عمومی، فروشگاه ها، مکان های خدماتی وپایگاه های حمل ونقل عمومی تضمین شده

است. تلفن های متنی، رمزگشاهای برنامه های تلویزیونی، نسخه قابل چاپ متون بزرگ، مترجمین

زبان اشاره ووسایل کمک شنوایی ممکن است دراین مکان ها مفید باشند. عنوان IV برای ارتباط

ازراه دور، دست یابی به ارتباط تلفنی را برای همه افراد باشنوایی آسیب دیده تضمین می کند وبرای

این کارازتجهیزاتی مثل سیستم های تقویت کننده استفاده می شود، که این سیستم ها کاربرد سخت

افزارهای تلفنی مرسوم رابه همراه یک تلفن متنی وباکمک های اپراتورترکیب می کند که این

اپراتورسریعا متون تایپ شده دریافت شده ازطریق یک TTY رابرای فرد باشنوایی نرمال به صدا

تبدیل می کند وبه طورعکس، اطلاعات گوینده رابرای فرد با آسیب شنوایی به متن تایپ می کند.

منبع:

 https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


حون بالغ حاضر باشند.احتمالا فقدان سلول های بنیادی در حون دلالت میکند  بر اینکه سلول های بنیادی ممکن است عضو پیوند شده باشد در گوش اسیب دیده پیوند سلول های بنیادی در مغز در معالجه با چندین شرایط وابسته به انحاط بررسی شده است مثل بیماری پارکینسون.

سلول های بنیادی در گوش بالغ مطرح شده است این امیدوار کننده است که به محل های مناسب مهاجرت می کنند و در سلول های مویی جدید یا نورون های گانگلیون مارپیچی متمایز شوند.از آنجایی که یافته های مهم فاکتورهایی هستند که در تمایز سلول های بنیادی تاثیر می گذارند و بیشتر مطالعات متداول مورد بررسی قرار می گیرد تا مولکول های بیولوژیکی را بشناسند تا سلولهای بنیادی به سلولهای مویی تبدیل می شود .

بررسی این موضوع تقریبا به بررسی گوش داخلی در دوران جنينی کمک کرده است  یکی از مولکول های ویژه که  تشکیل گوش در جنيني را تحریک می کند شناخته شده است دانشمندان باید بتوانند از سیگنال های مشخصي استفاده کنند تا کمک کند سلولهای بنیادی به نورون حسی و سلولهای مویی تبدیل شوند .

سلولهای بنیادی از بافتهای بالغ (مثل پوست یا خون ) مجزا شده است و راهنمایی کرده تا سلولهای مویی پیشرو باشند . این سلولهای می توانند پیوند زده شوند زیرا اگر این سلولها از مغز استخوان یا پوست شخصی که در نهایت پیوند دریافت می کند بدست آمده شود مشکلی برای سازگاری بافت یا رد مصرف وجود ندارند ،در مدت کوتاه احتمالا سلولهای بنیادی در تولید نورونهای شنوایی مورد استفاده قرار می گیرد 

منبع:

https://tehransafir.com/


تمام جزئیات تلفظی که جزئی از الگوی فونولوژک زبان و بنابراین قابل پیش بینی هستند،  توسط قواعد آواشناسی زبان توصیف می شوند. یکی دیگر از نقش های جزء فونولوژیک ترسیم محدودیت هایی است که در یک زبان چه توالی از واج ها امکان قرارگیری در کنار هم را دارند. به این ها محدودیت های Phonotactic زبان گفته می شود. محدودیت های Phonotactic برای تولید هجاهای مختلف در یک زبان قوانین و خطوطی ترسیم می کنند. یک هجا شامل گروهی از صداها است که باید شامل یک هسته (معمولا یک واکه) بوده و می تواند یک آغازه (یک یا تعداد بیشتری همخوان آغازین) و یک coda (یک یا تعداد بیشتری همخوان انتهایی) داشته باشد. هسته و coda در کنار یکدیگر قافیه ی هجا را می سازند. در شکل 2.3 ساختار هجا به شکل نمودار نشان داده شده است.

 زبان ها هجاهایی دارند که دارای واکه است، هجاهایی دارند که شامل یک همخوان است که بعد از واکه می آید. در عین حال محدودیت های فونتیکی بسیاری وجود دارند که ویژه یک زبان بخصوص هستند. زبانی مانند انگلیسی تقریبا به هر نوع همخوانی اجازه می دهد که در مکان coda بیاید. در مقابل زبان هایی مثل اسپانیایی و ژاپنی در مورد سیلاب پایانی قواعد سفت و سختی دارند.

یک زبان ممکن است واژه ای را از دیگری به عاریه بگیرد. به این معنی که واژه ای از یک زبان در اندوخته واژگانی زبان دیگری نیز وجود داشته باشد. وقتی چنین اتفاقی بیافتد، ممکن است آن واژه دچار تغییراتی شود تا با محدودیت های فونتیکی زبان قرض گیرنده مطابق شود. مثلا در ژاپنی واج /s/ در انتهای کلمه نمیتواند قرار گیرد. کلمه bus که از انگلیسی وارد ژاپنی شده به صورت [basu] تلفظ می شود. به این ترتیب یک کلمه دو هجایی ساخته شده که واج /s/ به جای واج انتهاییِ هجا، تبدیل به واج آغازین هجا شده است.

در انگلیسی لغات بسیاری وجود دارند که با /bl/ (blight), /pl/ (plight), /kl/ (class) و /gl/ (glass) شروع می شوند ولی هیچ لغتی وجو ندارد که با */dl/ یا */tl/ شروع شود. این توالی های غیر گرامری در آغازین سیلاب با محدودیت های فونتیکی زبان انگلیسی تداخل پیدا می کنند. لغاتی که در یک زبان اتفاق نمی افتند اما در چهارچوب محدودیت های فونتیکی آن زبان قرار می گیرند را possible non-words می نامند. بنابراین واژه ساختگی مانند blick در انگلیسی یک possible non-word است در حالی که واژه ساختگی مانند *tlick در انگلیسی یک impossible non-word است. افراد می توانند قضاوت کنند که کدام کلمات در زبان آنها ممکن یا غیرممکن هستند زیرا آنها از محدودیت های فونتیکی زبان خود به طور ضمنی آگاهی دارند و تشخیص می دهند چه زمانی این محدودیت ها مورد تعدی قرار گرفته است.  آگاهی از محدودیت های فونتیکی همچنین بر سیستم بازیابی لغوی تاثیر می گذارد. اگر شما یک وازه غیرممکن را بشنوید، پردازنده واژگانی شما حتی برای یافتن آن واژه در ذهنتان تلاشی نخواهد کرد. شواهدی وجود دارند که واژه های ممکن و ناممکن مسیر های عصبی جداگانه ای را مغز فعال می کنند. 

 منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/


همانند سایرحرفه های مراقبت ازسلامتی، ادیولوژی نیز ترکیبی از علوم "hard" و "soft" می باشد.

علوم "hard" ادیولوژی شامل آناتومی وفیزیولوژی سیستم شنوایی، فیزیک صوت و. می باشد. ما

باید برای شناخت عملکردهای شنوایی بیماروساختارهای آن براین علوم "hard" تسلط داشته باشیم،

همانطورکه توسط طبقه بندی بین المللی عملکرد، ناتوانی وسلامتی (ICF) سازمان سلامت جهانی،

توصیف شده است.

بااین حال مدل ICF تنها به گوش محدود نمی شود. مدل ICF هم چنین تاکید می کند که ادیولوژیست ها

به چگونگی تاثیرکم شنوایی روی فعالیت های بیمار، سطح مداخله درفعالیت های آن ها ومحدوده ای

ازعوامل محیطی وفردی که روی زندگی با کم شنوایی تاثیرمی گذارند وهم چنین ازآن متاثر می

شوند، توجه کنند.

نکته جالب توجه اینکه، تنها یک بخش ازمدل ICF ازدانش پایه ای آموخته شده بوسیله علوم hard

استفاده می کند. سایربخش های آن نیازمند تسلط برعلوم soft می باشد، که این علوم شامل: روان

شناسی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و. می باشد. ذکراین نکته نیزمهم است که علوم "soft"

به معنای علومی که یادگیری شان راحت است یا علومی که اهمیت شان کم است، نیستند. اگراین

علوم به سادگی یادگرفته می شدند، می بایست ما تاکنون اطلاعات کاملی درباره ماهیت انسان داشتیم!

درحالیکه بیشتراطلاعاتی که تاکنون بدست آورده ایم این است که هربیمار دارای مجموعه منحصربه

فردی از منابع، ترس ها، انگیزه ها وعکس العمل ها نسبت به عوامل استرس زای زندگی می باشد.

برای اینکه ادیولوژیست به خوبی به بیمار خدمت کند، نه تنها باید این پاسخ ها رابداند بلکه هم چنین

باید مهارت های میان فردی را برای کمک به بیماران مراجعه کننده به آنها، توسعه دهد. این نوع

حمایت فعال از بیمار، مشاوره ادیولوژیک نامیده می شود. 

منبع:

https://www.tehransafir.com/%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9/


سمعك ها به عنوان مجموعه اي از بلوك هاي ساختاري شناخته مي شوند و نحوه  عبور سيگنال ازطريق اين بلوك ها در هر سمعك خاصي، در يك نمودار بلوكي نشان داده مي شود.

اولين بخش نمودار بلوكي، ميكروفون است كه صدا را به الكتريسيته تبديل مي كند.

ميكروفونهاي الكترت كوچك جديد، كيفيت بالاي صوت همراه با كمترين نويز داخلي و حساسيت به ارتعاش را تامين مي كنند. ميكروفون هاي داير كشنال كه دو پورت ورودي دارند به صداهاي جلو حساس تر از صداهايي هستند كه از ساير جهات مي آيند. اين سمعك ها قادرند نسبت سيگنال به نويز را 3 تا 5 دسي بل نسبت به ميكروفون هاي غير دايركشنال بهبود بخشند و هم چنين قابليت درك گفتار در حضور نويز را هم بهتر ميكنند.

سمعک هاي دو ميكروفونه مي توانند توسط خود فرد، در حالت هاي دايركشنال يا غير دايركشنال، بسته به محيط هاي مختلف شنيداري تغيير كنند. سيگنالهاي ضعيفي كه توسط ميكروفون توليد مي شوند، توسط آمپلي فاير بيشتر تقويت مي شوند. 

4 نوع آمپلي  فاير خروجي در سمعك ها استفاده مي شود. كلاس H,D,B,A .

موثرترين آنها آمپلي فاير كلاس D است. همه آمپلي فايرها اگر سيگنال رادر حد بالايي تقويت كنند، ازطريق برش قله به سيگنال آسيب مي رسانند.

اعوجاج زياد، كيفيت و وضوح اصوات را كاهش مي دهد، بنابراين براي دوري از اعوجاج، در بسياري از سمعك ها از آمپلي فاير تراكمي استفاده مي شود. اين آمپلي فايرها، زمانيكه سطح سيگنال ورودي افزايش مي يابد،‌بهره را كاهش مي دهند، شبيه كاري كه فرد، با پايين قرار دادن ولوم كنترل، درحالتي كه سطح سيگنال ورودي بالاست، انجام مي دهد. آمپلي فاير مي تواند سيگنال را به صورت آنالوگ يا ديجيتال ارائه كند.

سيگنال هاي داخلي آمپلي فاير آنالوگ، شكل موج اكوستيكي كه به آن ارائه شده را تقليد مي كند.

سيستم هاي ديجيتال،‌سيگنال ها را به صورت يك رشته اعداد ارائه مي كنند و تغييرات نامنظمي بر روي اندازه و ماهيت سيگنال هايي كه به صورت اعداد ارائه شده اند انجام مي دهد.

منبع:

https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%B2%DB%8C%D9%85%D9%86%D8%B3-%D8%B3%DB%8C%DA%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86/


فراگيري با تاخير نشانه هاي زبان امريكايي

تست بهتر  فرضيه ي دوره ي بحراني به وسيله ي اشخاصي كه  تجربهي اوليه ي نرمال دارند  جز براي  اينكه محروم براي ارايه ي زبان بودند.اين وضيعت كه خيلي بجه ها ناشنوا از والدين شنوا به دنيا امده اند. اين بچه ها هيچ درونداد زباني در خانه ندارند  زيرا انها  زباني را كه خانواده انها  صحبت مي كنند را نمي شنوند  و والدين انها نشانه ي زبان را نمي دانند . همچنين والدين  اغلب از يادگيري نشانه ها براي ارتباط با بچه ها يشان  نا اميد شده اند . ما اين را دوباره در فصل 10 بحث خواهيم كرد. وقتي ما فراگيري زبان را در بچه هاي كه  ناشنوا هستند، بحث كرديم بيشتر بيشتر انها به عنوان  ناشنواي شنيداري  ناميده شده اند،وقتي كه انها ديكر بچه هاي ناشنوا را ملاقات ميكنند در معرض نشانه هاي زبان قرار ميگيرند.ديگر بچه هاي ناشنوا ، بعضي كه والدين ناشنوا دارند  و از كودكي در معرض نشانه هاي زبان قرار گرفته اند .مقايسه ي فراگيري زبان اشاره  كودكاني كه از كودكي نشانه ي زبان را ياد گرفته اند  با ان بچه هايي كه  اول در معرض  با ان قرار گرفته اند بعد از ان در بچگي و بلوغ تست هاي مناسب( خوب) فرضيه ي دوره حساس را تهيه كردند. اگر مغز جوان در فراگيري زباتن بهتر است اشخاص ناشنوا كه ديرتر  به بدست اوردن  نشانه زبان اقدام كردند. نسبت به كساني كه ان را در كودكي كمتر  ماهرانه بدست اوردند.نيوپرت(1990)مهارت نشانه هاي زبان ناشنوايان بزرگسال كساني كه در سن 35 تا 70ئ محدودند را مطالعه مي كند. كساني كه زبان نشانه ي امريكايي  در ارتباط  روزانه شان استفاده مي كنند كسي كه تاكنون بيشتر از 30 سال انجام داده ( استفاده كرده) بعضي از اين بزرگسالان  زبان نشانه امريكايي را در هنگام كودكي از والدين ناشنوايان به دست اوردند.بعضي از انها  اول در معرض نشنهي زبان امريكايي قرار ميگيرند وقتي كه انها  به يك مدرسه براي  ناشنوا ها بين سن 4تا 6 سالگي  بعضي تنها بعد از 12 سالگي وقتي به عنوان  يك نوجوان به مدرسه  وارد شدند  يا بعدا وقتي انها دوست پيدا كردند  يابا يكي از همان مدرسه  ازدواج مي كنند در معرض قرار ميگيرند. نيوپورت  يك مركز درك را  و تست هاي توليدي  به خوبي براي ارزيابي  ناشنوايان بالغ  به گرامر زبان نشانه امريكايي تسلط داشته را اداره كرد. او فهميد كه بزرگسالان كساني كه  اول بعد از دوره بچگي زود هنگام  در معرض نشان زبان امريكايي قرار گرفتند حتي بعد از 30 سال استفاده هر روزه  به خوبي كساني كه ار كودكي در معرض زبان قرار گرفته اند  انجام نميدهند. ديگرمطالعه ها به طور مشابه فهوچميدند كه يادگيرنده هاي زود هنگام نشانه ها  مهارت بيشتري را نسبت  به يادگيرنده هاي  با تاخير استخراج مي كنند  را بدست  مي اورند.

منبع:
https://tehransafir.com/%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%88%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%B3/

کلینیک تهران صفیر

شرکت استارکی یک شرکت آمریکایی است و این موضوع باعث شده تا عده‌ی بسیاری تصور کنند که این شرکت نمی‌تواند در ایران باشد. اما این طور نیست. نمایندگی سمعک استارکی در تهران موجود و در حال فعالیت است. بسیاری از افرادی که تجربه ی استفاده از سمعک را دارند و همچنین افرادی که به زودی قرار است از سمعک استفاده کنند، می‌توانند با مراجعه به نمایندگی سمعک استارکی در تهران بهترین کیفیت را به خود هدیه دهید.

کلینیک سمعک تهران صفیر به عنوان نمایندگی رسمی شرکت سمعک استارکی ادای خدمت می‌کند. این کلینیک از به روزترین و بزرگ‌ترین کلینیک های موجود و از مراجع اصلی و مهم برای خدمات شنوایی شناخته می‌شوند. کلینیک سمعک تهران صفیر زیر نظر متخصص شنوایی سنجی دکتر ولدبیگی بهترین تجربه را برای متقاضیان فراهم می‌کند و بیشترین همکاری را بوجود می‌آورد. با حضور در کلینیک سمعک تهران صفیر صدای طبیعت زندگی را  شفاف تر از همیشه بشنوید.

قیمت سمعک استارکی اصل

همانطور که مشاهده کردید سمعک استارکی در مدل ها و با کیفیت و قابلیت های متفاوتی از یکدیگر عرضه می‌شوند تا رضایت اکثریت مردم را بدست آورند. این اتفاق باعث می‌شود تا قیمت سمعک های استارکی نیز متفاوت از هم باشند. این روزه قیمت سمعک استارکی در ایران از حدود ۲ میلیون شروع می‌شود و بالا می‌رود. قاعدتا پیشرفت تکنولوژی و طراحی و کیفیت سمعک ها در بالا رفتن قیمت سهیم هستند.


همواره درطی سالها تلاشهای بسیاری صورت گرفته است که بهترین و مناسب ترین رویکرد برای آموزش زبان به افراد کم شنوا معرفی شود اما هنوز توافقی کلی صورت نگرفته است و این مباحث واختلاف نظرات هنوز هم در همه دنیا ادامه دارد. درکشور ما هم وضع به همین ترتیب است. با این تفاوت که بسیاری از رویکردها اصلا اجرا نشده است و یا با نقایص بسیار همراه است.برخی ارگانها تنها یک روش و برخی روش دیگر را برم گزینند. در این میان تکلیفی برای خانواده سردرگم مشخص نمی شود و متخصصین و ارگانهای مختلف هریک نظرات خاص خود را می گویند.در این مقاله تلاش شده است آخرین نظرات علمی مطرح شده در این زمینه یکجا آورده شود.

از آغاز روند آموزش ناشنوایان در جهان بحث پیرامون روشهای شفاهی و اشاره  در میان بوده و اکنون نیز برای درمان کم شنوایی گوش  است.

 کتز (2010)  که معتبرترین کتاب شنوایی شناسی  و ماخذ علمی است در آخرین ویرایش حود می نویسد:

"رویکردها ،روشهای ارتباطی مختلفی در دست است که شواهد نشان داده است هریک برای بعضی از کودکان بسیار  موثر واقع می شوند.تلاشهای بسیاری شده است که روشی کلی جهت  انتخاب روش ارتباطی مناسب در اختیار کارشناسان و والدین قرار داده شود.به تازگی چارچوبی در  دانشگاه گالادت مطرح شده که نگاهی جدید به این انتخاب دارد.رویکردهای ارتباطی در طیفی قرار دارند که شامل پنج نقطه اصلی و تعداد بسیار زیادی رویکرد در طول این طیف است. این پنج نقطه اصلی عبارتند از :

-روشهای کاملا دیداری(یعنی تکیه فرد کاملا بر اطلاعات بینایی اش است):زبان اشاره

-روشهای بیشتر دیداری با استفاده کمی از اطلاعات شنوایی:بیشتر زبان اشاره +کمی ارتباط کلامی.

-روشهایی که از اطلاعات دیداری (زبان اشاره)وشنوایی (گفتار) به یک میزان استفاده می کنند:استفاده از زبان اشاره و ارتباط کلامی به یک میزان.

-روشهای بیشتر شنوایی (از طریق گفتار با استفاده کمی از اطلاعات بینایی (از طریق اشاره یا گفتار خوانی)برای واضح تر کردن گفتار استفاده میکنند.در این روشها درک گفتار ،استفاده از تکنیکهایی نظیر آموزش گفتار خوانی میسر است:اکثرا ارتباط کلامی همراه با کمی اشاره برای وضوح بیشتر کلام.

-روشهای کاملا شنوایی(تاکید اصلی بر اطلاعات شنوایی از طریق زبان گفتاری است اما از نشانه های بینایی هم اندکی استفاده می شود):فقط استفاده از ارتباط کلامی.

نکته مهم این است که در این نوع تعریف ،روشها مشخص نمی شوند فقط تاکید بر کودک و مشخصات ارتباطی اوست.

انتخاب روش ارتباطی

پس از شناسایی کم شنوایی و در آغاز روند توانبخشی لازم است والدین تصمیم بگیرند از چه رویکردی مایل اند برای فرزند خود استفاده کنند. کارشناسان و متخصصین لازم است با والدین در این انتخاب همراهی کنند.در اینجا روش تازه ای ارائه میشود.که شامل چند مرحله و به این ترتیب است:

-ابتدا باید اطلاعاتی جامع و مفصل پیرامون همه روشهای ارتباطی در اختیار والدین قرار گیرد.

-سپس خانواده کودک کم شنو او متخصصین و کارشناسان باید دور هم جمع شوند موقعیت منحصر به فرد کودک بررسی شود و به همه سوالات موجود پاسخ داده شود.مهمترین موضوع در این میان جمع آوری اطلاعاتی دقیق در مورد خود کودک است.همچنین نیمرخ رشد و تحول کودک وهمه اطلاعات مربوط به اولازم است بدست آید.این اطلاعات همراه با مشاهدات والدین به آنها کمک میکند دست به انتخابی آگاهانه بزنند.

در جدول زیر رویکردهای ارتباطی و فلسفه های آموزشی و زبانها و سیستمهای ارتباطی معمول همراه با تعریف هریک آورده شده است:  




آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

باغ سپیدار گروه بهسازان توسعه ارمان dieselparsia وب سایت خبری hosting tutorial ستاره سهیل آسمان کویر خنده در خنده تجهیزات روشنایی و لوازم روشنایی تیسان و نورپردازی نما طراحی سایت ملی سایت